امروز پسرمو بردیم ختنه تا ساعت ۸شب گریه میکرد.ساعت۹ شوهرم گفت من میرم پیش فلانی واسه کارحرف بزنم ۲ساعت دیگه میام. منم گفتم برو ببین چه بلایی سرت بیارم.رفت.۴ساعت بعد زنگ زدم هرچی جواب نداد.مسیج داد خونه یکی دیگه از دوستامم(من میشناسم) منم داد زدم واینا قطع کرد.منم گفتم به دوستت زنگ میزنم ابروتو میبرم.خیلی ام صبر کردم باز جواب نداد منم مسیج دادم به دوستش. الانم هنوز جواب نمیده میگه اصلا نمیام خونه و این حرفا.واقعا این رفتاراش خیلی جدیده.میرفت خونه دوستاش ولی فوری برمیگشت.همیشه هم من مخالف بودم.یه کار جدیدشم ایه که تا دعوامون میشه زنگ میزنه مامانش پشت سرمن بدمیگه. بیکار وبی مسئولیته از مامانش پول میگیره به شدتم فحاش و عصبیه.البته ما یکسال دوست بودیم من یه مشکل ازش ندیدم.همیشه هم کارمون به جدایی میرسه قسم میخوره التماس میکنه بعد چندماه همون میشه.متوهم خود تحفه پندارم هست.فکرمیکنه هنرمند فرهیخته اس.البته خیلی بامعلوماته اما شعور صفر.اینم بگم جلوی بقیه یجوریه که همه میگن ما زن وشوهریو ندیدیم که به خوبی شما باشن! رابطه جنسی هم صفر.یعنی مدارکمو گذاشتم فرداصبح برم دادخواست طلاق.دارم روانی میشم.