محدودیت که نه برای فرار میتونم سر کار نه چیزی
دوس دارم تنها باشم نمیشع بی منطقی پدرم قهر و دعوای مادرم و پدرم و برادرم
خیلیم تنهام نه خاهری نه دوستی بخدا ادم بدی نیستم بعضی وقتا میگم شاید از اینکه خوبم اینقد بدبختم
یدونه مامانم باهام بود دوستم بود اونم ک بعضی وقتا اخلاقش عوض میشه خیلی تنهام