گفتم دوستت دارم گفتی دلیلت چیست؟گفتم به حکم عقل دوستت دارم عقل نهیبم زد مگر عشق از تو جز خاکستری گذاشته که من را امضای ان مینامی ،خندیدی گفتم نخند به حکم احساس دوستت دارم ،حس نگاهی سخره امیز بر جانم انداخت که تو من زیر پای غرور هر کس و نا کسی له کردی انوقت دلیل بر مدعایت شدم ؟چشمانم اشکبار شد و تو پیروزمندانه من را نظاره کردی دستهایم را نگاه کن خالی خالی خالیست چیزی ندارم تا خود را به تو ثابت کنم روزگاری سینه ای داشتم پر از شور اما حال خاکستریت که که بوی سوختنش شهره ی عالمیانم کرده،قلبی داشتم پر از نبض جوانی اما امروز انقدر ترک خورده که که حتی نمیتوان التیامش داد ، دست هایی داشتم ،اصلا خودت بیا بیا دستهایم را نگاه کن خالی خالی خالیست ، نازنینم من تو را بی هیچ دلیل و حجت و برهانی دوست دارم میشود بی دلیل دوستت داشت ؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
میشه یه صلوات واسه خوب شدن بابام بفرستید؟ بدجوری بهش احتیاج دارم. ❤❤❤❤❤❤❤❤❤حس عجیبیه وقتی داری به آخرای سومین دهه زندگیت نزدیک میشی و یهو میبینی وای چقد داره دیر میشه واسه زندگی... یهو میبینی دیگه از اون خوابای طولانی تا کله ظهر خبری نیست... یهو میبینی آرزوهات چقد عوض شدن... یهو باخودت میگی نکنه دنیا تموم بشه و من هنوز به آرزوهام نرسیده باشم... همه ثانیه ها برات ارزشمند میشن..تازه بیدار شدم دعا کن چشامو نبندم... میخوام این راهو تا تهش برم... میخوام یه روز بگم به خودم که دیدی تونستی..
پیش مامانم ،اره خیلی ،فقط روز اول یکم غریبی کرد اما بعدش با خوشحالی میرفت
گفتم دوستت دارم گفتی دلیلت چیست؟گفتم به حکم عقل دوستت دارم عقل نهیبم زد مگر عشق از تو جز خاکستری گذاشته که من را امضای ان مینامی ،خندیدی گفتم نخند به حکم احساس دوستت دارم ،حس نگاهی سخره امیز بر جانم انداخت که تو من زیر پای غرور هر کس و نا کسی له کردی انوقت دلیل بر مدعایت شدم ؟چشمانم اشکبار شد و تو پیروزمندانه من را نظاره کردی دستهایم را نگاه کن خالی خالی خالیست چیزی ندارم تا خود را به تو ثابت کنم روزگاری سینه ای داشتم پر از شور اما حال خاکستریت که که بوی سوختنش شهره ی عالمیانم کرده،قلبی داشتم پر از نبض جوانی اما امروز انقدر ترک خورده که که حتی نمیتوان التیامش داد ، دست هایی داشتم ،اصلا خودت بیا بیا دستهایم را نگاه کن خالی خالی خالیست ، نازنینم من تو را بی هیچ دلیل و حجت و برهانی دوست دارم میشود بی دلیل دوستت داشت ؟
میشه یه صلوات واسه خوب شدن بابام بفرستید؟ بدجوری بهش احتیاج دارم. ❤❤❤❤❤❤❤❤❤حس عجیبیه وقتی داری به آخرای سومین دهه زندگیت نزدیک میشی و یهو میبینی وای چقد داره دیر میشه واسه زندگی... یهو میبینی دیگه از اون خوابای طولانی تا کله ظهر خبری نیست... یهو میبینی آرزوهات چقد عوض شدن... یهو باخودت میگی نکنه دنیا تموم بشه و من هنوز به آرزوهام نرسیده باشم... همه ثانیه ها برات ارزشمند میشن..تازه بیدار شدم دعا کن چشامو نبندم... میخوام این راهو تا تهش برم... میخوام یه روز بگم به خودم که دیدی تونستی..
سلام عزیزم اون موقع که منم کارم شروع میشه پسرم همین سنه. میشه از تجریاتت بگی ؟ پسرت زود عادت کرد ؟
ماهان پسرمم تقریبا یه هفته طول کشید عادت کنه چون سال قبلش پیش مادرشوهرم بود عادت داشت چند روز اول مادرشوهرم می موند پیشش ولی بعدش عادت کرد وقتی همسرم می بردش خیلی راحت تر می رفت مهد تا من می بردمش