همون حا میگفتی خودت زر نزن بهت خوبی نیومده بی لیاقت😂😂
منم از اطرافیانم خسته شدم ۳ ساله عروسی کردم همش خانوادم و فامیلا میان خونم ببرمشون دکتر یا خرید همش کرایه تاکسیهارو خودم میدم پنج شش نفر میان چند روز میمونن من بدبخت باید با یه دست خونه رو تمیز کنم با یه دست غذا بزارم حموم میرن لباساشونو بندازم ماشین سفره بنداز و جمع کن و رخت خواب بیار و ببر و واسشون نوبت دکتر بگیرم ببرمشون بعد بدوبدو برم دارو بگیرم بعد ساعت ۱۰ شب از دکتر برگردم مستقیم برم تو آشپزخونه غذا بزارم بعدم سر سفره بگن غذا خوب نبود و مزه نداشتو نمکش زیاد بودو خلاصه هزار تا ایراد میگیرن بعدم میخوان برن ی۶ تشکر خشک و خالی نمیکنن من تا حالا دلم نیومده به کسی بگم غدات بد بود یا فلان چیزت خوشکل نبوده ولی همه به بدترین نحو به من گوشزد میکنن خدا شاهده یه روز ساعت ۵ونیم عصر خانوادم ده نفر زنگ زدن که شام میان خونمون منم عجله ای رفتم مرغ گرفتم و خرد کردم و مواد زدم که شب ببرمشون بیرون شام بخوریم بهشون خوش بگذره بعد میوه خریدم برنجم دم کردم که نکنه جوجه تنهایی دوس نداشته باشن چای گذاشتم دیگه یه لحضه هم بیکار نبودم بعد وقتی امدن اخمشون توهم بود ک۶ ما حال بیرون رفتن نداریم چرا اوردیمون بیرون بعدم شوهرم داش کبتب درس میکرد پدرم اینقدر تحقیرم کرد که تو نمیدونی چه چیزای به جوجه بزنی خوب بشه این الان معلوم نیس چی ازش دربیاد منم خیلی ناراحت شدم وقتی سفره انداختیم جوجه اینقدر خوشمزه بود که همشو خوردن یه تشکرم نکردن شبم خونمون بودن صبحش دوباره واسه نهار غدا درس کردم بازم ایراد گرفتن همش ازم انتظار دارن خسته شدم بخدا
عزیزم منم اینطوری بودم.اما الانا دارم سعی میکنم بقیه روزیاد تحویل نگیرم و یاوخیلی موارد دیگه.درسته برای خودم سخته .چون ذات من این اخلاقا نیست.اما دوره زمونه بعدی شد تا به بقیه ادمها رو بدی میخان سواری کنن از ادم.😔😔😔
وای نکن اینطوری من که تازه فقط یه مهربونی میکنم اینکارارو سرم در میارن...اره مامان خودمم اینطوری بود اخرشم همه هزار تا عیب میگفتن.....ببخشیدا ولی تو نوکرشون نیستی که😐ما مهمونی میرفتیم طرف پرو پرو میگفت از عمد ما ناهار نمیخوریم میخواین پیتزا سفارش بدین براتون بیارن😂😂😂تازه میخواستم تاپیکشو بزنم که اینطوری گفته ما باید چیکار میکردیم؟هر چی به خونوادم میگفتم پاشید بابا...میگفتن نه گناه دارن شاید کاقعا ناهار نمیخورن😂😂😂اخه شهر غدیب بودیم جایی نداشتبم بریم...تازه کلیم ناراحت بودن اولش که چرا نمیاین خونه ما
خیلی از خودم بدم میاد بخدا یه تشکر نمیکنن ازم پارسال خونه خریدم یکی از همینا هزار تومن بهمون قرض نداد حالا اینا دارن خونه میخرن همش بااشاره ازم پول میخوان.اینقدر آشپزی کردم دستام پوست پوسته شده همشم مسخره م میکنن که به خودت نمیرسی لاغر شدی دیگه نمیگن از دست اونا لاغر شدم😤
