2777
2789

درحال حاضر عقدم خونه ای که آقام داره میسازه بالای خونه ی مادرشوهرم طبقه ی دومه.همه چیز خونه ی بالا از خونه ی اونا جداست حیاط و هیچ چیز مشترکی نداریم چون دو نبشه و درب ورودی ساختمان هم جداست.اما استرس زندگی نزدیک خانواده همسر اون هم با اخلاق های خاص حسابی از همین الان به من استرس وارد میکنه لطفا اگر نصیحت تجربه یا سیاست خاصی در این مورد دارید که درآینده میتونه کمکم کنه و باعث بشه من اذیت نشم و کاری نکنم که بعدا پشیمون بشم بهم بگید.ممنون دوستان

اگر شرایطش هست

خونه مستقل تهیه کنید


اگر نه

سعی کنید از همین الان ، در  رفت و آمد و معاشرت با خانواده همسر ، همیشه حد و حدود و حریم ها رو رعایت کنید ... برای خودتون و زندگی تونم برنامه ریزی داشته باشید....


ماه هاست دنیا دارد ضدعفونی می شود                                                       گویی مهمان ویژه ای  در راه است ....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

رفت وامدتو کنترل کن فقط هفته ای دوبار یا یبار روز مشخص فقطم باشوهرت برو 

وخیلی باهاشون صمیمی نشو از جزییات زندگیت براشون تعریف نکن من خییییییییییلی ضربه خوردم 

ای چی بگم منم با مادر شوهرم توی ی کوچه هستیم دیگه اینقدر خسته ام که دارم دیوونه میشم از دست کاراش هر کار میکنم که اینقد بدگویی نکنه فایده نداره به خدا اصلا کارش ندارم باهاش کنار میام عزتش رو دارم اما اخرش من بدم 

باهمسرتون صحبت کنید اگه میتونه بیرون خونه بگیره براتون وگرنه باید باهاشون زندگی کنید 

باید ببینید ازچه رفتارهایی خوششون میادوازچه رفتارهایی خوششون نمیاد اگه میخوایی موفق باشید هرحرفی به شما زدند باید سکوت وصبروتحمل داشته باشید

ان شاءالله خوشبخت بشید

 یک خانومم که حجته مسلمانی ام امام حسین علیه السلامه این جمله را توی فیلمِ روز واقعه ازیک نصرانی که شاهد واقعه ی کربلا بود شنیدم
رفت وامدتو کنترل کن فقط هفته ای دوبار یا یبار روز مشخص فقطم باشوهرت برو  وخیلی باهاشون صمیمی ن ...

من هفته ای ی بار برم میگن قهره اگه دوبار برم میگن مگه خونه زندگی نداره میان اینجا خرجشون رو بخورررن هر کنی ی چیز دیگه میگن یعنی خدا لعنتشون کنه

نمیدونم چرا میترسی از این موضوع 

منم تو حیاط مادرشوهرم زندگی میکنم

خیلی هم راضیم ازشون 

محبت میکنم محبت میکنن بهم

اگه رفتار و طرز حرف زدنت خوب باشه صد در صد باهات خوب رفتار میکنن

این موضوعی نیست که بخوای براش استرس بگیری

اگه به خانواده شوهرت احترام بزاری هم پیش شوهرت عزیز میشی هم اونا همیشه پشتتون هستن و هواتونو دارن

دوست عزیز زندگی با خانواده همسر واقعا میتونه سخت باشه من تجربشو دارم واقعا نتونستم تحمل کنم ولی اشتباهاتی رو که به شخصه خودم کردم رو بهتون میگم من اینقدر رو جملات و حرفهای مادر شوهرم حساس شده بودم که حتی از حرفهای و حرکات معمولیشم بدم میومد و اینکه اشتباه کردم و جبه گرفتم در مقابلش باید تظاهر به دویت داستنش میکردم و بتید بیشتر سیاست به خرج میدادم و اینکه تمام مسایل زندگیتو نذار سر در  بیارن و نظر بدن چون دیگه کم کم باید گزارش بدی واینکه هر چقدر هم اونا نظر میدن بگو باشه ولی کار خودخو بکن از الان به شوهرت هم یاد بده با تو یکی باشه تو اگر هم دلخوری پیش اومد فقط به نام عروس تموم نشه 

زندگی با دیگران صاف و است با ما ابر دارد میشود روزی با ما صاف اما صبر دارد 
من هفته ای ی بار برم میگن قهره اگه دوبار برم میگن مگه خونه زندگی نداره میان اینجا خرجشون رو بخورررن ...

منم قبلا خیلی میرفتم همش دعوامون میشد یاباشوهرم یا باخودم الان عید که رفتم دیگه نرفتم فقط در حد احوالپرسی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792