پدرم خانوادگی مشکل داشتن تقریبا خواهرشو مادرشم اینجوری بودن از مغزه تودشون تخیلات میسازن و به بقیه تهمت میزنن الان چهل ساله مادرم صبوری میکنه تهمتاشو کاراشو بی محبتیاشو لاشی گری هایه سالهایه گزشتشو زرنگی هاش پول قایم کردناش فحش های رکیک به خودشو خانوادش حالا هم که تازگیا به ما بچه ها...وقتی دختر بچه بودم باهاش بیرون میرفتم میدیدم حیضه میدیدم کارای ناشایست میکنه وقتی بزرگ شدم سره کار رفتم خواستگارام بابه دلم نبود ازدواج نمیکردم تو خونا این سالها باهاش همیشه بحثو جنگ داشتم یه ادم خودخواه که تو زندگی با وجوده بچه هایه پاکو پسرایی که هر کدوم کاره ای هستن برادرم استاد دانشگاس و دو برادرای دیگه ام تحصیل کردن و پسرای پاکو خوبی هستنو متاهل هستن اما پدرم با وجوده اینا حالا تو سن ۶۷سال باز کارای ناشایست میکنه شب میخوابه صبح پا میشه با مامانم دعود میکنه فحش میده با پدرش کا مرده فحش میده به مادرم میگه تو شیطانی در صورتی که مادرم زنه خیلی پاکیه بسیار سادس در اوایل ازدواج پدرم با پدربزرگم اینا مشکلات داستن چون از نظر فرانگی با ام تفاوت داشتن اما بعد از سالها هنوز پدرم فراموش نمیکنه چهل سال گزشته باز هم بیخیال نمیشه و بخاطر این موضوع شروع کرده بحث طلاقو اورده بد ابروی بچه ها بازی میکنه تو این سن خجالت نمیکشه مشکل من تو زندگی این پدرم بود همیشا ازارم داده با اخلاقش همیشه عینه روانیا حرفهایی زده و میزنه که صحت نداره و هیچ هیچ هیچ کسی خریداره حرفاش نیست اصلا کسی نمیفهمه این مشکلش چیه مونده تو گزشته ..بقیرو براتو مینویسم که چی شد دیروز
آخی عزیزم
خیلی ناراحت شدم
پدر دوست منم همچین شخصیتی داشت خیلی اذیت میشدن....
مادرتونو از اون خونه دور کنید .بدون طلاق
خیلی سخته خدا بهت صبر بده
هیز
گذشته
عزیزم از سرگذشتت ناراحت شدم. متاسفانه هیچ راهی برای درست شدن اخلاقش نیس.
باید بفکر رها شدن از اون خونه و تشکیل زندگی باشی
ولی مبادا بدون فکر ازدواج کنی .
اینو بدون که پدری نداری ازت حمایت کنه .در انتخابت دقت کن
😮😮😕😳😳😔😔
مشخصه که اختلال روانی دارن!حتما باید برن پیش روانپزشک دست خودش نیست
خب شاید تو روابط زناشویی خودشون مشکلی هست ک شما در جریان نیستین
ولی هرچیزی ک هست انشالله ک درست بشه بزودی
اخی بیچاره مامانت😖😖
بگو گلم
مامانم نماز میخونه میاد تو روی مامانم میگه نمازه شیطانی میخونی دیروز داشتیم ناهار میخوردیم از تو اتاق اومد بیرون زنداداشم بهش گفت بابا بیا غذا بخور اونم گفت غذای دسته شیطانو نمیخورمو شروع کرد فحش های رکیک به مادرمو من میزدو جلوی زنداداشم کارایی میکرد که سنگو اب میکرد و جالبه بدونین به جانه عزیزای زندگیم تمامه حرفهایی که میزنه شایسته ی خودشه من خودم از بچگی شاهده کاراش بودم ...واقعا نمیدونم باهاش چکار کنم واقعا نمیدونم چش شده واقعا فکرمو درگیر کرده قلبمونو شکوندا نمیدونم چرا مثله ادم نمیشینه زندگیشو بکنه ...خونه به نامشه فکر میکنم کسی نشسته زیره سرش تا خونشو از چنگش در بیاره امروز اومده بود کارته حقوبو از مامانم گرفته بود...
شاید یه نوعی از سایکوز داره پدرت که توهم خیانت و ...
پیش رولنپزشک ببرش
هیز .خب؟
بعدم از صبوری مادرت سو استفاده میکنه میترسونه.بگو طلاق بده ه ه.تو روش بگو فکر کردی کی میاد کارهاتو میکنه؟اینقد مرد جوون ریخته که دیگه فاحشه هام به 67 نگاه نمیکنن
