بچه ها شوهرم خیلی به خونوادش باج میده
مخصوصا داداش بزرگش
همه ی آوانسها مال اونه
همه چیزا خوب مال اونه
خوته خوب
ماشین خوب
اگ چیزی موند میدن ب بقیه . ته موندشم ب ما
ب شوهرم میگم خوب صحبت کن انقد فرق نذارن
میگه تو دخالت نکن
از طرفی نزدیک 20 م پول دست داداشش داره ک 5 ساله میگه ندارم پس بدم
بعد زرت و زرت مبل عوض میکنه و طلا میندازه گردن زنش
خیلی حرصم میگیره
حرفم میزنم میگه اعصابمو خرد نکن این مسائل ب زن چ ربطی داره
نمیفهمه همه فشارا رو منه
شما اکه تجربه مشابه دارین بگین ج جوری شوهرمو شیر کنم حقمونو بگیره
از طرفی خیلی سرد شدا زندگیم
خودمم خسته م از اینکه همش من میرم سمت شوهرم
خیرسرم حامله م
حتی ی بارم با بچه ش حرف نزده
نه محبتی .. نه اهمیتی
همه توجها مال خونوادشه
خیلی روحم خسته س