از اونجاييكه پسرم كه ٩ سالشه هميشه ميگفت من خواهر يا برادر ميخوام و بزرگترين آرزوش بود من و شوهرم اقدام كرديم براي بچه دار شدن هميشه ميگفتيم يه بچه بسه اما به خاطر پسرم تصميمون عوض شد خلاصه بعد از سه چهار ماه اقدام اين ماه خدا رو شكر باردار شدم
پريروز يواشكي رفتم آزمايش كه مثبت بود اما به پسرم و شوهرم نگفتم
😍😍😍😍منم دیشب فهمیدم اما به همسرم گفتم
اخي عزيزم مباركت باشه
من ديروز يه كيك كوچيك خريدم و يه نامه از طرف ني ني به باباش و پسرم نوشتم خلاصه شب كه شوهرم اومد به جفتشون گفتم بشينن
خوش بحال اونایی که میتونن شوهرشون و سوپرایز کنن.
شوهر من آمار دقیق روزای پریودم و داره😕
سر بچه اولم که خودش منو برد ازمایش.
نشستن كيك و جعبه اي كه نامه و جواب آزمايش توش بود رو آوردم گذاشتم رو ميز
مبارک باشه
مبارکه گلم عکس العملشون چی بود حالا ؟؟
کاش منم این ماه باردار میشدم دقیقا منم همین فکر تو سرم بود 😔😔😔😔
چ مادر با ذوقی.بسلامتی
توروخدا همه رو تويه پست بگو ديگه
من یه پسر یکسال و ده ماهه دارم. شوهرم وقتی این یکیو فهمید هی میگفت داری خالی میبندی. تا چند روز فکر میکرد خواستم اذیتش کنم بهش الکی گفتم. آخه بچه دوم فعلا تو برنامه نبود. 😂 بعد که فهمید که حقیقته با چشمای گرد شده ترسیده پذیرفت ولی الان خیلی خوشحاله و میگه چه بهتر فاصله سنیشون کمه باهم همبازی و دوست میشن.
درضمن خیلی مبارکه .به سلامت بیاد بغلت🌺
نامه رو دادم دست پسرم و خودم فيلم ميگرفتم و گفتم بخون وقتي ميخوند ميخنديد تا نامه تموم شد زد زير گريه گفت واقعيه مامان تو رو خدا راست ميگي واي خدا جونم آرزومو بر آورده كردي خيلي ممنونم خدا
مباااارک باشه🎊🎉🎁
