خيلي نامرده از كي ميشه دلم مسافرت ميخواد ولي نميبرم پول هم داره ماشين هم داره موقيت سفر هم داره راحت ميتونيم بريم ده روز نباشيم
انقد بهش گفتم بريم اونم گفت باشه و عمل نكرد ديگه طاقتم تموم شد چند دقه پيش بهش گفتم راستشو بگو ميريم يانه اگه نه ك كلا ديگه مث بدبختاي نديد بديد برنامه سفر نچينم و هي فكر كنم بهش اونم گفت نميدونم نه اره نه نه منم گفتم از سگ كمترم ديگه اسم مسافرت بيارم باهاش قهر كردم دارم گريه ميكنم
توروخدا نگيد چه دليل مسخره اي داري بخدا هزار تا مشكلات ديگه نمونش خانواده شوهر دارم من حتي اجازه از خونه در اومدن هم ندارم بخدا خيلي خسته شدم