امروز پسر داییم بهم زنگ زده میگه که خواهرمو تو ی ماشین با ی پسری دیده و بار اولش نیست ی عکس هم ازش داشت برام فرستاد بعد منم بهش گفتم الکی حرف درنیار و قضاوت نکن شروع کرد بی احترامی کردن و اینکه آبروشونو بردیم و گفت که میره به باباش میگه در ضمن رابطه خوبی با خانواده داییم نداریم و مامانم فوق العاده عصبیه و اگه موضوعو بهش بگم دیوونه میشه و درک نمیکنه منم مجبور شدم ازش خواهش کنم موضوعو به کسی نگه و خیلی از این موضوع ناراحتم و برای خواهرم ناراحت شدم حالا شاید ی اشتباهی کرده باشه ولی به خودش مربوطه . چه طوری شر این پسر دایی عقده ایمو کنم کنم به نظرتون
ی کلام بگو به خودش مربوطه (خواهرت)
مرتیکه دیلاق اینم پسر داییه که میخواد آبرو عمه اش رو ببره
چقد پسر داییت بیشوره ببخشیدا ب ایشون چ مربوطه اصلا بهشون بگید هیچ ربطی ب شما نداره
بگو خواستگارشه رفته بودن برای آشنایی
بگو به خودش‌مربوطه اگه هم به خانوادتون‌گف‌بگو‌دروغ‌میگه عکس‌هم‌الکیه‌ولش‌بابا
خدایی جات بودم میستمش پهنش میکردم تو آفتاب یکاره اخه به تو چه
میترسم بگه آخه یمشکلی با هم داشتیم انگار میخواد انتقام بگیره دوست ندارم این وسط خواهرم خراب بشه
به خواهرت بگو انقدر تابلو بازی در نیار که مجبور بشیم از یه عنتر انقدر حرف بشنویم
بعد چیزی ک بلنده دیوار حاشششششااااااا. دیدی نمیشه بگیر برو بالا
منم خیلی عصبانی شدم دارم فکر میکنم فردا زنگ بزنم بشورمش گور باباش هر کاری میکنه بکنه ولی بازم میترسم و از عواقبش میترسم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
