باور کنین قصد توهین این چیزا ندارم.
قضاوت هم نکنید بانوان گرامی.
فقط این تاپیک جهت خنده میباشد
آقا دیروز توی اتاق بودیم.مادر شوهرم دراز کشیده بود.
من با پسر جاریم شوخی میکردم میخواستم گوشیشو ازش بگیرم.
هی من میکشیدم هی اون میکشید.یهوووو شَتَلَق افتاد روی چشم مادر شوهرم که دراز کشیده بود.
باور کنین خیلی محکم خورد.بیچاره دلم سوخت براش.
اونم یهو دار و هوار هی خداااا چشمم. آی چشمم کور شد😂😂😂😂
باور کنین داشتم از خنده ریسه میرفتم.نمیتونستم جلو خودمو بگیرم.
رفتم دیدم خورده بالای اَبروهاش.
هی میگفت الآن وَرَم میکنه.الآن قرمز میشه.منم هی دست میزدم میگفتم بخدا هیچی نشده.تقصیر من نبود.ولی هی میخندیدم.
مادر شوهرم خوبه ها ولی زیاد مبالغه میکنه.تیکه هم میندازه.
منم عروس زرنگی ام.به موقع اش ولی با احترام جواب میدم.
توی این چند سال همه منو شناختن.خیلی دست و دلباز و مهربونم.ولی خب کسی زور بگه یا تیکه بندازه منم بی جواب نمیزارمش.
ببخشی طولانی شد.باور کنین یادش میوفتم خندم میگیره.
یه خاطره دیگه هم از مادر شوهرم دارم که الآن میزارم.این طولانی شد😁😁😁