تاپیک زدم دوستان کمک کردن ولی دنبال یه جمله یه حرف کوبنده ام
پدرشوهرم فوت شده
مادرشوهرم مستاجرن ماهم مستاجریم
یکی از اشناها برای کمک به ما گفت خونه ویلاییشو با اجاره کمتر میده بهمون قرار شد چند ماه دیگه ما بریم اونجا
حالا امشب شوهرم اومد جلو مادرش میگه فعلا یجایی رو اجاره میکنیم برای مادرم بعدش که ما رفتیم اون خونه ویلایی ما بریم تو زیر زمین مادرم بره بالا زحدگی کنه
یه لحطه هنگ کردم من بااون همه وسیله و کمک از طرف فامیلمون برم زیر زمین ۴۰متری مادرش که یه نفره بره قسمت بالا که۱۲۰متره بشینه .
مادرش هم راصی بود ازین تصمیم
سکوت کردم ولی داعونم
کمکم کنید چیکار کنم خیلی عصبی ام
یه حرف منطقی و کوبنده میخوام که شوهرم قانع بشه