همسرمنفسمه مدیر استارتر عضویت: 1397/02/22 تعداد پست: 742 عنوان دیگه خسته شدم بیایین بگین چکارکنم 210 بازدید | 6 پست واقعاچی میخان ازجون ادم.من ی خواهرشوهرمطلقه دارم تاوقتی نامزدبودم ابروموبردن ک وای این کی عروسی میکنه حالاک عروسی کردم میخادزندگیمونابودکنه امروزاومده جلودرساعت ۷صبح بعدمنم خواب بودم خونمونم ی وضعی بودنگوبازنکردم درو.برداشته ب شوهرم زنگ زده جوری عربده میزنه ک پس ماکی بیاییم هروقت میاییم خانوم تشریف نداره ابروم جلودروهمسایه رفت.یکی نیست بهش بگه زنیکه هفت صبح چی میخای !احالاشوهرموشیتشومغزی میدن چیکارکنم دعوانشه!؟ 1397/04/03 | 14:08 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
شمعدونیَ0000 عضویت: 1396/10/07 تعداد پست: 4578 خب باز می کردی که می فهمید بد موقع اومده مهربان ترینم، همسرم، هنوز بعد از این همه سال با هم بودن، سرم که به شانه هایت می رسد و صدای قلبت را می شنوم، مگر دیگر غم جرأت دارد کنج دلم بماند.
همسرمنفسمه مدیر استارتر عضویت: 1397/02/22 تعداد پست: 742 اخه ساعت ۷صبح.خودش من یباراونجابودم ساعت۱۰صبح بودسلام دادم جواب ندادب شوهرم گفتم گفت زودبیدارشده وایناحوصله نداره بعدمن ۷صبح چرابایدحوصله ایشونوداشته باشم!
سارا2426 عضویت: 1390/09/27 تعداد پست: 2644 فقط مظلوم نمایی کن اگه به قول دوستمون در را باز میکردی و مثلا خواب بودی به نفعت بودالان هم اصلا حتی جلو شوهرت بدیشونا نگو و جلو خودشون هم با معذرت خواهی و به اصطلاح با پنبه سر بریدن ماجراها را به نفع خودت تموم کن
همسرمنفسمه مدیر استارتر عضویت: 1397/02/22 تعداد پست: 742 فقط مظلوم نمایی کن اگه به قول دوستمون در را باز میکردی و مثلا خواب بودی به نفعت بود الان هم ... مشکل اینجاست اگ بازم میکردم ابرومومیبرداخه من ی جاری بزرگتردارم الان یکسال ونیم بدشووجاومن وهمه میگن یبارازخونه زندگیش یبارازولخرج بودنش بیچاره نمیدونه چجورباشه تاایناخوششون بیادالانم نوبته منه میومدمیدبدبهم ریختس نمیگفت ک بدموقع رفتم میگفت شلختس حیف داداشمون