2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بارها شد دیگه خسته شدم گفتم میخوام حدا بشم نمیزاشت وبازور وبازیگری برم میگردوند دوروز درست میشد باز خودش میشد و دعوا وبهونه های الکی تا اینکه دیگه  مدرسه تموم شد ومن موندم وتنهایی مامانم گفت کنکور بده موفق میشی گوش ندادم گفتم سال دیگه الان نمیتونم با شکمم برم سر جلسه واشتباه کردم یه دختر خاله داشته که نمیدونم بینشون خراب میشه ومادره خیلی میخواسته دلش دختره رو وشوهرم به زور برده بوده خواستگاری اونم با من باردار بود بالا میومدن وپایین میومدن و یکی از جاری هامم هی میگفت خیلی چاق شده خیلی خوشگل شده وال وبل تا اینکه رفتیم بازار خرید با شوهرم دیدمش تا چقدر زشت وبد قژافه شده تا مادر شوهرمینا فقط برا ناراحت کردن من اینجوری منو باهاش مقایسه میکردن چه حرفا که نزدن عوضیها میگفتم خواب دیدم یه پسر خوشگل دارم میگفتن یه دختر زشت گیرت میاد و۰۰۰۰۰که زیاده تا اینکه زایمان کردم باهزار جور ادا شوهرمه راضی کردم ده روز خونه مامانم اولش بمونم اونم منی که شکم اولم بود چقدر در حقم ظلم کرد یبار فکر منو نکرد بگه اینم ادمه فقط فکر رضایت خانوادش بود بچه با هزار سختی دنیا اومد یه پسر که واقعا هدیه ی برا من 

یه دونه صلوات بفرستیم باسه سلامتی وخوشبختی زندگیهامون   

اولاش خوب بود تا کم کم الکی شوهرم میومد خونه مامانمینا وادا در میاورد وباهام دعوا میکردمنم تو همون شرایط وقتی بچم سه روزش بود رفتم با بابام دندونم کشیدم با بخیه رفتم دکتر از بس دندونم درد میکرد چه عذابا که نکشیدم بعدش منم که خودم برا اسایش اونا راضی شدم برم زودتر مامانم هم راضی نبود سر ده روزه که موهامو رنگ کردم واصلاح کردم خواستم وسایلم جمع کنم برم بهش زنگ زدم بیاد دنبالم درصورتی که حالم اصلا خوب نبود گفت پدرم سکته کرده بیمارستانم حالا پدرشم ارزوه دیدن بچه منو داشت اینم یه اتفاق منفیه دیگه 

یه دونه صلوات بفرستیم باسه سلامتی وخوشبختی زندگیهامون   

هیچی حالا چندروز دیگهم موندم تا تو گوشش خوندن اومد منو برگردوند باباش هم بیمارستان بود هرچه مامانم گفت گوش نگرفت بعد که اومدیم بچم بیست روزش بود که پدر همسرم فوت کرد و خونه ما شد پر رفت امد عزاداران مامانم گفت شکون نداره که بچه  وزن چله ایی بمونن اینجا اما کو گوش شنوا 

یه دونه صلوات بفرستیم باسه سلامتی وخوشبختی زندگیهامون   
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792