2777
2789
عنوان

مادر شووووهر

234 بازدید | 30 پست

سلام مادر شوهرم خیلی خوبه ها ولی از یه اخلاق گندش متنفرم

همه فامیل من و شوهرم تو شهرستان هست من و شوهرم بخاطرکارش اومدیم یه شهر دبگه.

جاریم خوتش پیش مادرشوهرم نیست جدا زندگی میکنن.یه ماه پیش بخاطر یه کار ضروری من مجبور شدم تنها برم شهرستان وشوهرم بخاطر کارش نتونست بیاد.موقع برگشتن به مادرشوهرم میگم شوهرم دلش براتون خیلی تنگ شده و اصلا نمیتونه بیاد ببینتتون کارش زیاده و اصلا مرخصی نداره.برگشته میگه نه نمیتونم من بیام بهاره (بهاره جاریم هست)تنها میمونه نمیتونم تنهاش بذارم بیام فکرم میمونه پیشش.داشتم خفه میشدم جاریم 24ساعته پلاس خونه مادرشوهرم ها خودشم دست به سیاه سفید نمیزنه حتی پوشاک بچه اشم مادرشوهرم عوض میکنه.انوقت مادرشوهرم نیومد پسرشو ببینه موند کلفتی بهاره رو بکنه....

واقعا که اسم مادر گذاشتن رو خودشون

اشغالن همشون اشغالن الهی بمیرن

....اومده خونم من حیاطو تمیز کرده بودم

میگه میبینی چقد تمیزی خوبه

انگار من تمیز نیستم

هفته ای دوبار تمیز کاری میکنم کل خونه رو 

نمیگذرم ازش

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بهتر. حوصله داری بیاد. همون بهتر که نمیاد

انتظار دارم خب.تو یکسال دوماه هست اومدیم شهر دیگه یک بار اومده خونمون.یک بارم فامیلشون فوت کرده بود اینجا به احبار اومد.



حررصم از اینکه پسرش رو نمیبینه تنهایی مارو اینجا نمیبنه ولی دل از کلفتی اونم نمیکشه

اشغالن همشون اشغالن الهی بمیرن ....اومده خونم من حیاطو تمیز کرده بودم میگه میبینی چقد تمیزی خوبه ...

مادرشوهر من بد نیست ولی همچین کارای چرتی هم داره.بهش بی نهایت سرد شدم



زنگ میزنه ها حسی ندارم باهاش بحرفم

انتظار دارم خب.تو یکسال دوماه هست اومدیم شهر دیگه یک بار اومده خونمون.یک بارم فامیلشون فوت کرده بود ...

تو یه کاری کن شوهرت دبش نگیره خیلی بهش محبت کن هواشو داشته باش حالا که مامانش فرق میذاره

مادرشوهر من بد نیست ولی همچین کارای چرتی هم داره.بهش بی نهایت سرد شدم زنگ میزنه ها حسی ندارم ...

هرروز هرروز قیافه نحسشو میبینم تیکه هاشو فضولیاشو میشنوم فقط میخام بمیره نکبت 

تو یه کاری کن شوهرت دبش نگیره خیلی بهش محبت کن هواشو داشته باش حالا که مامانش فرق میذاره

بمیرم برا شوهرم اصل جریانم نمیتونم بهش بگم که مادرت برا این نمیاد.هی میگه دلم برا همشون تنگ شده

حقم داره خیلی وقته ندیده

اصلا بهش نگو دلش میشکنه. با ایمو زنگ بزن ببینن همو

نه نمیگم دلم نمیخواد ناراحت شه


مادر من مریضه از اسانسور وحشت داره

با این حال میاد 

این با وجود شرایط عالی هم نمیاد

نیاد به درک

برا شوهرم ناراحتم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792