2777
2789
عنوان

مامانای باردار ماه آخری بیاین

140 بازدید | 13 پست

من ۳۸ هفته ام هنوز درد زایمان ندارم و بقیه میگن انقباض داریم من اصلا نمیدونم انقباض چیه,بچه ام یه گوشه خودشو جمع میکنه منظورتون اونه?

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فکر میکنم کل رحم باید منقبض بشه وقت داری تا ۴۰ هفته نگران نباش دوستم ۴۳ هفتگی درد زایمان گرفتش‌ هیچ مشکلی نیست بد به دلت راه نده

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️
فکر میکنم کل رحم باید منقبض بشه وقت داری تا ۴۰ هفته نگران نباش دوستم ۴۳ هفتگی درد زایمان گرفتش‌ هیچ ...

آخه حس میکنم هیچوقت درد نمیگیرم 😁

مامانا میگن دل درد داریم کمر درد داریم میگم خوشبحالشون به زایمان نزدیک میشن امامن اصلا درد ندارم خیلی حس بدی دارم که پیاده روی اصلا نمیکنم ولی خیلی تنبلم نمیتونم

آخه حس میکنم هیچوقت درد نمیگیرم 😁 مامانا میگن دل درد داریم کمر درد داریم میگم خوشبحالشون به زایمان ...

منم اصلا درد نداستم .شبی که درد گرفتم فرداشبش زایمان کردم

نه پس من تو دوز شاید ۳بار یا ۴بار اتفاق بیوفته

نه درد زایمان نیست کلاسای بارداری شرکت نکردی? اونجا توضیح دادن که دردتو بشه زود زود میگیره دیر ول میکنه,مثلا سه دقیقه یه بار دردت میگیره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792