خیلی گفتم میگه مگه فکر میکنی من ناراحت نیستم بخدا دنبال کارم پیدا نمیکنم
نمی دونم بخدا
تا حالا صد باره بهش گفتم یه زن هر چقدرم که مستقل باشه بازم یه تکیه گاه میخواد من پشتم خالیه اگر حقوقم در حدی بود که به تنهایی از پس همه مخارج زندگی بر میومدم میگفتم چشمم کور دندم نرم انتخاب خودمه ولی منم توانم نمیرسه به مخارج زندگی
بخاطر همه اینا ازش بدم اومده دلسرد شدم
خیلی احساس خستگی میکنم کاش لااقل پشتوانه مالی داشت کاش دستش به دهنش میرسید
به اینا که فکر میکنم بیشتر آزار میبینم
بیشتر از خودم بدم میاد
دلم شکسته
باختم