سلام خانوما لطفا کمک کنید بانطراتتون راستش همسرم ازاولش میگف که دوسم داره وازدواجش زوری شده وهمیشه دنبال ایراده ازمن میرم ارایشگاه همه بخدا دهنشون بازمیمونه که جقدخوشگل شدم ایشون میگه خخخخخ وای چراخودتواینجورکردی تو دعواهم میگه جداشیم بهتره ولی بعدش علنیش نمیمردمیگف زندگیه دیگه میکنیم جاره نیس حتی بهم زنگ نمیزنه خیلی وقتا اسم نمیده درحالیکه بواسطه کارش ما چهل روز همونمیبینیم وقتی میادبعدجهل روز منوببینه انمار همین دیروز دیده خیلی بیذوق رفتارنیکته جتی اون جون یه شهر دوره ی باربهم گفت میره ی جایی برگزده بعدش فهمیدم رفته با دوست ودوست دختر دوستش بسلط قلیون چیدن تازه من یگبرا این قشیه انقذ سخت گیری نکردم ک ایشون الان داره این رفتاروباهام میکنه من قبل ازدواج بایمی ازخاستگارام ازنایش رفتیم ولی محصرواینا اصلااا الان ایشون فهمیدن میگن شما بمن دروغ گفتین ازطرفی توذعوای اخر اسای که من درموردخودش وخانواده اش به خاهرم وخالم گفته بودمو دیده والذن میگه حاصرم بمیرم بادوزندگی نکنم من هرجورکه فکرشوکنید گفتم ببخش غلط مردم فرصت بذه جبران کنم ولی گف نههه منم نمیخام اینجورجداشم که انگاراونا منو مینذازن بیرون چیکارکنم بنظرتون
۳ درسته
ببخشید باگوشی تایپ کردم غلط املاییش فراوووانه
عزیزم بنظرم تواین زندگی فقط داره تحقیرت میکنه هرحقارتی روتحمل نکن وقتی مقصری معذرت خواهی کن اعتمادبنفست روبالاببر
چقد غلط املایی
یه جورایی نشد بفهمیم غلط املایی داره
خیلی سخت بود مخم هنگ کرد
چه زندگیه این آخه. زوری که نیست. یکی که نمیخادت راهت بکش برو دیگه. آدم باید غرور داشته باشه. واسه یه چیزی بجنگ که وجود داشته باشه لعنتی. تو که داری میگی از روز اول دوستم نداشته. چرا اینقدر خودتونو آویزون میکنید چرا اینقدر خودتونو در معرض تحقیر و توهین قرار میدید والا من حاضرم برم خونه مردم کلفتی کنم یک ساعت با آدمی که دوستم نداره یک جا نباشم.
قطعا جدا میشدم . چون سراسر زندگیت شده تحقیر .
اگه فک میکنی هرگز نمیتونی کاری کنی که دوستت داشته باشه جدا شو .
ولی وقتی دوستت نداشته ، چرا باهات عروسی کزده؟؟؟
من جای شما باشم یک لحظه هم باهاش نمیمونم و به این زندگیه سراسر تحقیر پایان میدم
خواهر من غلط املایی یکی دو تا ده تا نه انقدر که نیاز به مترجم داشته باشه
میکه به اصرار خانواده بوده منم دلم میخاد جذاشم با این وضع ولی مامانم بیشتر عذابم میده میگه اخرش تقصیرتوشد اکه جداشین
درست کردم غلطاشوببخشید
سلام خانوما لطفا کمک کنید بانطراتتون راستش همسرم ازاولش میگف که دوسم نداره وازدواجش زوری شده وهمیشه دنبال ایراده ازمن میرم ارایشگاه همه بخدا دهنشون بازمیمونه که جقدخوشگل شدم ایشون میگه خخخخخ وای چراخودتواینجورکردی تو دعواهم میگه جداشیم بهتره ولی بعدش علنیش نمیکردمیگف زندگیه دیگه میکنیم چاره نیس حتی بهم زنگ نمیزنه خیلی وقتا اسم نمیده درحالیکه بواسطه کارش ما چهل روز همونمیبینیم وقتی میادبعدجهل روز منوببینه انگار همین دیروز دیده خیلی بیذوق رفتارمیکنه حتی اون چون یه شهر دوره ی باربهم گفت میره ی جایی برگزده بعدش فهمیدم رفته با دوست ودوست دختر دوستش بساط قلیون چیدن تازه من کوتا اومدم وقتی اعتراف کردوبرااین قضیه انقذ سخت گیری نکردم ک ایشون الان داره این رفتاروباهام میکنه من قبل ازدواج بایکی ازخاستگارام ازمایش رفتیم ولی محضراینا اصلااا الان ایشون فهمیدن میگن شما بمن دروغ گفتین ازطرفی توذعوای اخر اسایی که من درموردخودش وخانواده اش به خاهرم وخالم گفته بودمو دیده والان میگه حاصرم بمیرم باتوزندگی نکنم من هرجورکه فکرشوکنید گفتم ببخش غلط کردم فرصت بذه جبران کنم ولی گف نههه منم نمیخام اینجورجداشم که انگاراونا منو مینذازن بیرون چیکارکنم من میدوونم دنبال بهونه بود ولی چون بهونه رو من ناخواسته دادم دستش خانواده میگن زندگیتو خراب کردی اصلاهم هیچی نمیفهمه ما نه ماهه عقدکردیم ولی نه روز زن بهم تبریک گفت نه ولنتاین نه عیدای دیگه حتی ی شاخه گل خرید برام هیچی
الانم حتی حاضرنیس باهام حرف بزنه دوهفته اس که نه اسی نه جوابی بهم نداده ی بار بهم میگه قرص عصاب میخورم ی بارمیگه بایکی صیغه محرمیت بودیم جذاشدیم وخانواده اش میگن اخلاقش اینه یکم لجه باخودم میگم نکنه مشکل روحی روانی ذاره ازاین حرفای بی اساس میگه که چی بشه
