سلام بچه ها.امروز افطار خونه برادرشوهر دعوت بودیم من و شوهرم که رسیدیم برادرشوهرم جلوی در بود خواستیم سوار اسانسور بشیم با شوخی گفت تو تنها برو اسانسور ترو بزور میکشه بالا.منم گفتم خودت وزنت چقدره گفت صد کیلو.منم گفتم خدا بداد این اسانسور برسه هرروز شمارو تحمل میکنه.شوهرمم با چشم و ابرو میگفت ول کن.دست خودم بود برمیگشتم خونه.خب وزنم زیاد شده بعد از زایمان دست خودم نیست که.
انسان بین ۱۷ تا ۲۲،۳ سالگی در ساده لوح ترین ورژن خودشه. فکر می کنه همه چیز رو میدونه، مرکز دانایی جهانه، می تونه دنیا رو تغییر بده و همه بزرگترهایی که شبیه اون فکر نمیکنن، احمق و کم هوشن؛ و هیچ ایده ای نداره از اینکه زمان قراره چقدر متواضع و فروتنش کنه در مورد دانایی و قدرتش.
پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتادند!دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد...اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دیدپادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...دومی گفت: تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود...پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت...نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد...