بذاريد راستش رو بگم
اون اقوام نزديكي كه گفتم همسرم هستن
مدير يه قسمتي تو بانك مركزي هستن
رشتشون فني بود و بعدش تغيير رشته دادن و دكتراي اقتصاد دارن الان
كلي كتاب نوشتن ومقاله دارن
و الانم پذيرش از يه دانشگاه معروف تو انگليس دارن دارن
و منتظر پذيرش به دانشگاه از المانم هستن
ان شالله برا پست داكشون ميرن
ايشون اصلا اينده خوبي رو برا بيمه ها نميبينه
ميگه قضيه موسسات مالي دوباره داره تكرار ميشه
اتفاقا يكي از عزيزان خودشون تو بيمه هست
و بهشون گفت اگر تو بياي بيمه بشي برا من اعتبار ميشه تو فاميل و ...و همه به بيمه اعتماد ميكنن
ايشون قبول نكردو گفت اصلا دلم نميخواد كسي به اعتبار من كار غلطي رو بكنه