مامانا سلام .من تو دوران بارداری خیلی شده که هم عصبی بشم هم تو ماه سوم اتفاق های بدی برام افتاد یبار که خونریزی شدیدی کردم و به جای سونو منو معاینه داخلی کردن و دهنه رحممو تراشیدن و بعد فهمیدن که بچه هست و سالمه بعدشم خونه پدرم استراحت مطلق بودم که پسر همسایه پدرم که معتاده و مریض بود یهو اومد تو خونمون درمونو شکوند و با قفل فرمون شوهرمو ک برادرمو به باد کتک گرفت که چرا صدای درخونتون اومد منم میدوییدم و جیغ میزدم اصلا یه وضعی .و تا الان که در خدمتم از روحیه ی خیلی بدی برخوردارم سر اندک چیزی گریه میکنم کلافه میشم دل کوچیک شدم و هزار تا چیز دیگه .میگم نکنه اون ترسا مشکلی برا نی نیم ایجاد کرده باشه خیلی میترسم توروخدا دعام کنید تو این شبای عزیز که دخملم سالم و سلامت و صبور باشه