بچه ها من رضوان رو خیلی دوست داشتم،. واقعا ناراحتم که هیچ اثری ازش نیست،. خیلی احساس خوبی داشتم بهش، همه ی این چیزای جدیدی که مد شده رو از وبلاگ اون یاد گرفتن، الان ده سال گذشته خبری ازش نیست، بهیچ وجه از دهنم بیرون نمیره این خانم، من میترسم از اینکه نکنه خدای نکرده برای خودش اتفاقی افتاده. یکی هم مفت همسرش موافق نبوده دیگه، حیف شد کاش این پیام منو ببینه و یه خبری از خودش تو وبلاگش بده میدونم این خبر مثل بمب بین هوادارانش میترکه، إن شاء الله خبری ازش بشه. امروز یادش کردم سرچ کردم این پستو دیدم گفتم منم یه چی بگم 😊 خیلی چیزا ازش یاد گرفتم دوسش دارم
خورشیدی که در بستر آتش خویش به خواب رفته است را چه کسی بیدار میکند