اولا اینکه جز کاربرای نسبتا قدیمی ام .برا اینکه شناخته نشم .بایه ای دی دیگه اومدم ...
و اینکه حدود 5ساله ازدواج کردم .و با پسرخالمم ازدواج کردم. ..دیشب برادر شوهرم که کلا خیلی با هم خوب و راحتیم بهم پیام داده که من خیلی وقته عاشق تو ام .دیگه نمیتونستم بیشتر از این این رازو تحمل کنم ...من تورو واسه ازدواج انتخاب کرده بودم دیدم داداشم ازت خواستگاری کرد ساکت موندم ..تا ابد دوستت دارم حتی اگه یه روز ازدواج کنم باز تو عشق منی و فلان...
خدایی خیلی احساسی پسام داده بود من بزا اینکه طولانی نشه خلاصشو گفتم .دلم براش سوخت ...گفت اون داداش بزرگترم بود منتظر بودم ازدواج کنه که بعد بهت بگم ...از دیشب دارم به حرفاش فکر میکنم ..ناراحتشم ..چی بگم به بیچاره اخه