حرفاش رو مخمه نمیتونم کنار بیامیجوری ادمو میپیچونه اصلا نمیدونی از کجا پیچیدی من خودم کم حرفم اصلا نمیتونم مثل اونم حرف بزنم نمیدونم چیکاار کنم نمیزاره برم بیرون حتی اشغال بزارم در مجتمع تا این حد.......میگه میخای بری بیرون با خودم میگه میری خونه مامانت باییید مامانت بیاد دنبالت
من خودم وقتی شوهرم اخلاقی داره که دوست ندارم یا کاری انجام میده که خوشم نمیاد موقعی که حالمون خوبه خیلی نرم راجبش صحبت میکنم وقتی آروم باهاش حرف میزنم روش خیلی تاثیر داره البته بعضی وقتا اعصابم نمیکشه از راه جنگ و دعوا وارد میشم که هیچی درست نمیشه هیچ بدترم میشه منیکه هر دو روش رو امتحان کردم میگم فقط زبون چرب و نرم
پسر یعنی یه اتاق پر از اسلحه و توپ و ماشین اسباب بازی پسر یعنی دوچرخه سواری بدون ترس پسر یعنی یه کمد کفش و کلاه و لباس اسپرت پسر یعنی کراوات و پاپیون کت کوچیک مردونه پسر یعنی بوی مردانگی در حین کودکی پسر یعنی یه نمونه کپی شده سایز کوچیک از عشقت پسر یعنی تکیه گاه مادر پسر یعنی امید آینده پدر پسر یعنی ولی عهد خونه من و بابایی عااااااااشقتیم شاهزاده کوچولوی من