دیشب تو تختخاب یکم بحثمون شد سر چیزای بیخود اون هی خونسرد جوابمو میداد من داد و بیداد با اینکه خیلی ادم عصبی ایه.
یهو ازم گله کرد ک هیچوقت نگاهت معنادار نبوده همیشه خشک و سرد بهم نگاه کردی .من نمیفهمم منظورش چیه اخه چجوری باید بهش نگاه کتم.من دوستش دارم ماباهم دوست بودیم بخاطرش خیلی سختی کشیدم تا اردواج کردم باهاش .ینی چی نگاهه چجوری اخه