من:مستر فشاري(خيلي نيشگون و بغلاي محكم و از اين كارا ميكنه)
اون:اداره گاز(من خيلي گاز ميگيرم)
😂😂😂😂
و من اکنون در حوالیِ بیست سالگی دانستم که عشق غمگین است وقتی تو آنجا در تمامِ عکس هایت میخندی و من اینجا ذره ذره تمام میشوم...ميشه يه صلوات براي ارامشم بفرستيد،خواهشا🙏🏻
خدایا دو بار تو این شش ماه دل منو شکوندی اما دل مامانای منتظر دیگه رو نشکون کفر نمیگم اما اعتقادم ضعیف شد کلی باهات راز و دل کردم کلی التماست کردم کلی گریه کردم آخرش نشد یعنی اصلا نشنیدی ببخشید اما واقعا دیگه هیچی نمیگم الهی هیچ مادر ای وی افی نتیجه منفی نگیره سخته بخدا سخته