وقتی ۱۹ سالم بود تو یه اپارتمانی بودیم
یک خانواده دو تا دختر داشت ۲۲ سال و ۲۵ خوشگل بودن و پر از ارتباطات دخترهای سر زبان داری بودن پسر خوشگلی تو اپارتمان بود قطعا باهاش ارتباط برقرار میکردن پدر ومادرشون هم اونموقع فکر کن سالهای ۸۵ و ۸۶ هیچ وقت منعشون نمیکردن دختر چرا با این حرف میزنی و اون
یه دختر دیگه هم بود ۱۸ سالش اون هم تقریبا شبیه اونها همه ادمهایی بودن مد روز اون موقع مثلا مانتو ریون مدشد چ میدونم هر مانتویی اونها میپوشیدن
شلوار کوتاه از اون دخترها که میگقتن پسر کش هستن وضع خانوادکی هم متوسط بودن
یه همسایه داشتیم دوتا دختر ازدواج کرده داشت و دوتا پسر جالبه اون همسایه خانمه همیشه با مامان من بیشتر رفت وامد میکرد چون از لحاظ اقتصادی و فرهنگی بیشتر بهم میخوردیم
تا اینکه یکی از اون دخترهای ازدواج کرده اون خانم برای اون دخترهایی که توصیف کردم خواستگار برد بله چون ویترین بسیار زیباتری از من و خواهرم داشتن
بعد هی نگید دهه ۶۰ دنبال سادگی بود دیدید حتی برای معرفی هم دنیال دختر سادع مثل من وخواعرم نیومدن رفتن دنبال اون سه تا دختر هرکدامشون دوست پسر جور واجور داشتن مادهه ۶۰ هم دیدیم اصلا ساده پسند نبودن اون دخترها به تعداد موهای سر دوست پسر داشتن فقط ویترین داشتن خود همسایه هم میدونست اما برای معرفی اونها رو ترجیح داد خواعر منم همین اونها بود