بهم گفت: یه نفر پشت در اتاق گیر افتاده و کمک میخواد و تو تنها نفری هستی که میتونی نجاتش بدی و تو هیچ چیزی نداری که بتونی باهاش در و بشکنی و باز کنی، چیکار میکنی؟ گفتم: من در و میشکنم گفت: نمیشکنه گفتم: کمک میخوام از کسی گفت: کسی نیست که بخواد کمکت کنه گفتم: هیچکاری نمیتونم بکنم؟ گفت: نه گفتم: پس باید چکار کنم؟ گفت: رها کن! گفت: اونی که تو اتاقه، گذشتهی توئه و اون هی داره خودش رو به تو یادآوری میکنه اما تو کاری نمیتونی براش بکنی. پس باید رهاش کنی. و این بسیار دردناکه ولی تنها راه نجاته.🙂