بیایید بگید حق با کیه

دقیقا بخدا دیگه نمیکشم من دوتا بچه کوچیک دارم نمیتونم از شکم بچه هام بزنم

هربار که اونا کارشون گیر میکنه ما داریم خدمات میدیم اما همه چی یه طرفه هست من میدونم خانوادش براش زحمت کشیدن اما وقتی هر چیزی از تعادل خارج بشه آسیب میزنه اما شوهرم اینو قبول نمیکنه

نمیدونم واقعا چرا اصلا به روی خودشون نمیارن

قبلا همسرم با پدرش و برادرش باهم کار میکردن ۶ ماه حتی هزار تومن هم به ما ندادن من همش از خانوادم پول قرض میکردم بعد که شوهرم جای دیگه رفت سر کار اونا ناراحت بودن که چرا پسرشون ازشون جدا شده

کلا خیلی بی درک و منطق هستن

ما میخواستیم خونه بخریم پدرشوهرم پول داشت و اصلا به روی خودش نیاورد حتی بهش گفتیم شریک بشیم باهم خونه بگیریم گفت اگه شریک خوب بود خدا برا خودش شریک میگرفت چند ماه بعد رفت برا برادرشوهرم خونه خرید

برا منم این موضوع هست در صورتی که شوهرم توقع داره همه کارهای خانوادش رو من انجام بدم گاهی مغزم درد میگیره از کارهاشون

بله اصلا چیزی به اسم برنامه ریزی مالی تو زندگی ما وجود نداره فقط هر کاری میکنه که مورد تایید خانوادش باشه و اونا هم اصلا حاضر نیستن فکر کنن که این شرایط داره به من و بچه ها فشار میاره

ماه پیش با اینکه کلا بعد از پرداخت قسط و بدهی ها ۱۰ تومن برامون مونده بود همون پول رو داد به داداشش چون چک دو میلیاردی داشت و یه مقدار کم آورده بود

من ۱۱ ساله ازدواج کردم من هر چیزی از تعادل خارج بشه برام آزار دهنده هست منم زیاد بهش گوش ندادم و گفتم میتونی ناراحت بشی اما من مسئولیتی در قبال خانواده تو ندارم باهاشون با احترام برخورد میکنم ولی وظیفه ندارم کارهاشون رو من انجام بدم