کلی و مختصر میگم ماجرای برادر شوهرم ایناست :
پنج تا برادر با سن های متفاوت که اولی الان ۵۰ ساله و آخری ۳۷ساله هست همگی از بچگی باهم کار کردند اما بزرگترین برادر به خاطر سن بالا و هوش اقتصادی خوب و فرمانده بودن باعث رشد و پیشرفت کار شده. دو تا برادر بزرگتر در ادامه کار کردند و شغل آزاد انتخاب کردند و سه تای بقیه رو ترغیب کردند که برید دانشگاه درس بخونید برای خودتون کسی بشید . حالا همه ازدواج کردند و برادر بزرگتر به تحریک زنش دعوا به پا کرد که باید جدا بشیم و اموال منو بدید جلسه گذاشتند و برادر بزرگتر گاراژ و دو تا دفتر مرکز شهر و یک سیلوی بزرگ و ماشین سانتافه و پژو و خونه شو اینا رو نوشت که مال منه . الباقی مثلا یک پژو پارس دست دوم و مبلغ حدود ۴ تومن حساب و یک مقدار از مطالبات که مردم بهشون بدهکار هستند مال الباقی برادرها . حالا اون دوران دو برادر بزرگتر خونه داشتند الباقی همه مستاجر بودند . اما برادر بزرگتر بخاطر اختلافات مالی و بددهنی با برادر ته تغاری ، توی اون جلسه نوشت که هیچی به این برادر کوچک تعلق نمیگیره چون کارکرد مال من بوده و اینا . اما پول رهن منزل ته تغاری که ۵۰۰ میلیون تومن بود و ماشین پژو پارس صفر ته تغاری رو سند زد بنام این برادر کوچیکه و مغازه ی پدری رو در اختیار این نه تغاری گذاشت . ضمنا همون بزرگتره برای بقیه ی برادرها عروسی خوب و آبرومندانه گرفته برای خرید طلای خانمشون کمک کرده و ماشین عروس شون شده با سانتافه. حالا اگه دستی حساب کنید در واقع به این برادر کوچیکه هم بالای یکی دو میلیارد کمک کرده و پس نگرفته مخصوصا که دفتر وکالت خودشو در اختیار این کوچیکه قرار داده ۴ سال رایگان که بره کار کنه اونجا . و سهمی هم که به الباقی برادرها رسیده در واقع در حد دو سه میلیارد بوده بیشتر نبوده . زمان کرونا این داستان رخ داده . حالا کوچیکه ۴ ساله با بزرگه و با همه برادر ها قهره و زنش میگه حق بچه ی منو خوردید و فلان .شما بگید اینجا آیا حق الناس الان بر گردن ما هست یا نه. ما برادر وسطی هستیم که خودمونه ۸ سال مستاجر بودیم و من خودم شاغل بودم و ده سال درآمد داشتم و الان چیز آنچنان زیادی در مورد امور مالی نداریم عادی هستیم با یک پژو پارس و یک خونه ی کوچیک .اینم بگم خانم برادر کوچیکه رفته بالاشهر مستأجری و اصلا حاضر نمیشه مثل ما بیاد منطقه ی مرکز رو به پایین بشینه یا خونه بخره چندبار هم به این مناطق توهین کرده . من خیلی معذب هستم نمیدونم این وسط حق خوری شده یا نه ولی اینو میدونم که ما حق کسی را نخوردیم از نظر خودم تعادل برقراره . این وسط یکی از داداش ها گفت من سهم خودمو نمیخوام و بزرگه سهم اینو برداشت برای خودش . کوچیکه زنش ناراحته میگه این برادر اگه سهم خودشو نمیخواست باید میداد به ما و حالا ۴ ساله با همه مون شمشیز رو از رو بسته .
