2777
2789

سلام من یکساله و نیمه که ازدواج کردم

دو تا جاری دارم

جاری بزرگه باهام نسبتا خوبه خونه خودش بخواد دعوت کنه اول تماس میگیره با شوهرم بعد شوهرم اوکی بده تماس میگیره با من چند باریم تماس گرفته اول با شوهرم گفته شب با خانومت بیاین شوهرم بهش گفته خودتم با خانومم تماس بگیر

یدونه جاری دیگه دارم من رفتارم باهاش خوبه همیشه احترامشو نگه میدارم اسمشو هیچوقت خالیم حتی صدا نمی زنم یا خانم میزارم اخر اسمش یا جان چون دوست دارم همینجور احترام میزارم اونام بزارن حتی گاهی موقع احوال پرسی میرم جلو بهشون دست میدم ولی اون انگار خیلی از من خوشش نمیاد دلیلشم اینکه می خواسته دختر خواهرشو به زور بدن به شوهرم ،شوهرم قبول نکرده این اواخر خیلی رفتاراش زننده شده مثلا من از در میرم داخل خونه مادرشوهرم از جلو پام بلند نمیشه موقع خداحافظیم خودشو با یکی سرگرم می کنه و نگاه اصلا تو صورتم نمی کنه من باهاش خداحافظی کنم ،،خیلی حالم بد میشه اینم بگم تازگیا مشکل اعصاب پیدا کرده و قرص می خوره شوهرم گفت به خاطر اینه خیلی حسوده و همش خودشو رنج میده

الان شوهرم از سزکار خسته اومده بود می خواست بخوابه یهو دیدم همین جاری تماس گرفته با شوهرم ،همسرم گفت فلانی چیکار داره من خودم گفتم جوابشو بده گفت یکساعت قبل برادرم تماس گرفته سر کار بودم نتونستم جواب بدم خلاصه جوابشو داد جاریم گفت ما می خواستیم بریم خونه باغمون شمام بیاین شوهرمم گفت من ببینم اگر خانمم کاری نداشته باشه میایم گوشیو قطع کردن خیلی اعصابم بهم ریخته شد برداشتم به شوهرم گفتم ما اصلا پامونن نمیزاریم چه معنی میده وقتی داداشت تماس گرفته سر کار بودی نتونستی جوابشو بدی الان خانومش می خواد تماس بگیره دعوت کنه باید تماس بگیره با جاریش نه با برادرشوهرش

به نظرتون چه جوری رفتار کنم می خوام به شوهرم بگم دیگه از این به بعد جواب هیچکدوم از جاریارو نده تا مجبور شن تماس بگیرن با خودم

خداشاهده یکساله من اومدم تو خانوادشون هنوز شماره برادرشوهرامو ندارم چه برسه تماس بگیرم باهاشون

نزدیکه عروسیمه همش به خاطر کاراشون اعصابم میریزه بهم الان عصر می خواستم برم لباس عروس پرو کنم کلا حالم بد شده

از طرفیم دلم نمی خواد نریمو و نیایم بین برادرا و خانواده بهم بخوره

لطفا خومای متاهل و با تجربه درست راهنماییم کنم

به نظر من تو اون کم توجهی و ایناش حق داری ولی تماس چیز خاصی نیست تازه دعوت کرده بیچاره حرف بدی که نزده به نظرم داری سخت میگیری منم اوایل ازدواج از این مسخره بازی ها در میاوردم ولی بعد چند سال متوجه شدم که حرف بدی زدم که گفتم فلانی بهت زنگ نزنه و فلان چه اشکالی داره

بگذار مسخره کنند چادرت را .سیاه بودنش را. چهره بدون آرایشت را.می ارزد به یک لبخند مهدی فاطمه(عج)🥲

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به نظرم هنوز زوده بخوای شوهرتو محدود کنی فلان جا بریم فلان جا نریم

بگو به من زنگ بزنن چرا به تو زنگ زدن و این حرفا

اینکه جاری دومت معذرت میخوام کرم داره شکی نیست

ولی شما با بی محلی و جدی نگرفتنش بیشتر میتونی حرصش بدی تا بخوای رفت و آمد نکنی

اینجوری میگن هنوز نیومده جنگ راه انداخته

بزار بری سر خونه زندکیت بعد حد و حدود مشخص کن

خودت داری میگی جاریت مشکل اعصاب داره

پس تکلیفش مشخصه سعی نکن باهاش بد تا کنی

فقط احترام بزار همین

بنظرم توهم خیلی گرم نگیر ولی یهو سرد هم نشو ، نظر من اینه فرقی نداره به خانم یا آقا زنگ بزنی دیگه هر دو باهم تو یه خونه هستن من واسم مهم نیست ،و بازم بنظرم مشکلی نداره جاری تون به شوهرتون زنگ بزنه واسه من که مهم نیست این موضوع هم

زیاد سخت نگیر چون اگه خیلی حساس شی از چشم شوهرت میفتی فک میکنه تو ی مشکلی خب آدما باهم فرق میکنن اون قبل تو اومده تو خانواده اخلاقا فرق میکنه من خدم زنگ نمیزنم تو جمع باشم با زنا حرف میزنم ولی خب بعضیا ی جور دیگن

زیاد تو فکر رفتاریا جاریت نباش خدش کم کم میفهمه کارش اشتباهه مهم شوهرته ک خواهر اونو نخواسته و با تو ازدواج کرده اینو فراموش نکن. کمکم خواهر اونم ازدواج میکنه از سر جاریت میفته

به نظر من تو اون کم توجهی و ایناش حق داری ولی تماس چیز خاصی نیست تازه دعوت کرده بیچاره حرف بدی که نز ...

عزیزم ما اصلا تو شهرمون رسما زمان دعوت زن تماس میگیره با زن

حتی اوایل ازدواج مادرشوهرم می خواست خانواده منو دعوت کنه خونه خودش برداشت به مامانم گفت من باهاتون تماس گرفتم دعوت کنم چون رسم ما توی فامیل اینه خانوما با هم تماس میگیرن و دعوت می کنن بعدم به مامانم گفت اگر شما جور دیگه ای هست رسممتون بگم شوهرم (پدر شوهرم ) با اقاتون ( پدرم ) تماس بگیرن مادرشوهرم این حرفو زده بود که نا اینجوری هستیم که زن با زن تماس بگیره

عزیزم ما اصلا تو شهرمون رسما زمان دعوت زن تماس میگیره با زن حتی اوایل ازدواج مادرشوهرم می خواست خانو ...

چی بگم والا من از رسومتون اطلاعی ندارم

بگذار مسخره کنند چادرت را .سیاه بودنش را. چهره بدون آرایشت را.می ارزد به یک لبخند مهدی فاطمه(عج)🥲

چند سالته ؟

خدارامیشناسم ازشمابهتر/شماراازخدابهتر/خداازهرچه پنداری جداباشد/خداهرگزنمیخواهدخداباشد/نمی خواهدخدابازیچه دست شماباشد/که اوهرگزنمیخواهدچنین آیینه ای وحشت نماباشد
کاری به بقیه چیزاش ندارم ولی مگه داشتن شماره برادر شوهر و زنگ زدن بهش عیبه؟!

تو نی نی سایت بله !

مگه نمیدونی اینجا نه تنها شماره ی برادر شوهر که حتی کاربرهایی که گنگشون بالاتره شماره ی جاریشونم ندارن 😂

خدارامیشناسم ازشمابهتر/شماراازخدابهتر/خداازهرچه پنداری جداباشد/خداهرگزنمیخواهدخداباشد/نمی خواهدخدابازیچه دست شماباشد/که اوهرگزنمیخواهدچنین آیینه ای وحشت نماباشد
اصلا وارد این کلیشه هانشوخیلی عادی بروبیاشاید روشون بازترباشه به شوهرتون مثلامن خودم رو گوشیم پدر شو ...

عزیزم ما اصلا تو شهرمون رسما زمان دعوت زن تماس میگیره با زن

حتی اوایل ازدواج مادرشوهرم می خواست خانواده منو دعوت کنه خونه خودش برداشت به مامانم گفت من باهاتون تماس گرفتم دعوت کنم چون رسم ما توی فامیل اینه خانوما با هم تماس میگیرن و دعوت می کنن بعدم به مامانم گفت اگر شما جور دیگه ای هست رسممتون بگم شوهرم (پدر شوهرم ) با اقاتون ( پدرم ) تماس بگیرن مادرشوهرم این حرفو زده بود که نا اینجوری هستیم که زن با زن تماس بگ

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز