سلام
من شغل همسرم طوری هست که یه هفته ماموریته یه هفته هم خونه
بابا و مامانمم وقتی شهرمون باشن 90درصد نمیذارن تنها خونه ام بمونم(من یه داداش داشتم توی ۲۲سالگی توی خواب ایست قلبی کرد و فوت کرد چون توی اتاق خودش بود به خاطر همین یجور اضطراب دارن که تک و تنها نباشی)
یادمه اولین بار که قرار بود یه هفته تنها باشم پدر و مادرم رفتن حج واجب من یه هفته خونه خودم تنها بودم
21ساله بودم
در و پنجره ها رو بستم هیچ
در اتاقا و هم بستم که اگه دزد از پنجره اومد پشت در اتاق بمونه و نتونه بیاد تو پذیرایی🤣🤣🤣
خودم جلو تلویزیون با برق روشن و تلویزیون روشن خوابیدم😂
چقد اون هفته از بیخوابی حس کردم از نظر مغزی دارم آسیب میبینم😁😆
این ماجرا حتی تا وقتی بچه ام سه ساله شده بود ادامه داشت و تنها میشدم یاد داستان وماجرهای ترسناک میافتادم و نمیتونستم بخوام اکثر هوا روشن میشد میخوابیدم🫤
اما الان توی بیست و هشت سالگی دیشب موقع خواب برقارو کامل خاموش کرده بودم تلویزیون خاموش
با بچه ام خوابیدم و حتی فکر جن و داستان ترسناک و قاتل زنجیره ای و مردژله ای هم اومد تو ذهنم
ولی راحت خوابیدم تا هفت صبح😮💨
هیچوقت فکر نمیکردم بالا رفتن سن اینقدر تو نترسیدن تاثیر داشته باشه🫠
