خیلی دوسش دارم اما شرایط چون ناجور شده بحثمون میشه نمیخوام بهش آسیب بزنم و به رابطمون آسیب بزنم ولی عصبی هستم و مغزم بهم میریزه
بهش درحد چت و حرف خیانت کنم ؟تا ذهن و اعصابم جای دیگه ای خالی بشه و بهش آسیب نررسه؟چون مریض هست الان تحمل هیچ آسیبی نداره
فقط نمیدونم چیکارکنم
من خیلی خیلی دوسش دارم نامزدمه دارم دیوونه میشم مریضه همش بی تابی میکنم براش
با چیزای دیگه اروم شو خب😐
انگار افسرده شدم چندین شکست توی کارهامون داشتیم و دوری ودلتنگی شدید مریض شده الان از ناراحتی ۲سال شکست توی کارهامون افتاد
یعنی چی؟
خیانت هیج توجیهی نداره
خودتو الوده نکن
به هیچ قیمتی اررشتو پایین نیار
تو متعهدی باهاش
با خدا معامله کن
نخیر خیانت نکن کارما رو یادت نره
نکن
رابطتتون خراب میشه
یک پسر غریبه دلسوز شما نیست
نه اصلا حتی در حد چت
حتی اگه طرفت هزار کیلومتر ازت دورتره
چون وابسته میشی ودردسرا شروع میشه
اصلا متن رو نخوندم
اومدم بگم یا ازش جدا شو
با برین مشاور
یا بمون و به کسی جز اون فکر نکن
خیانت هیچ توجیهی نداره
خیانت چی
اگه دلبسته اون یکی دیگه بشی چی؟
ب این فک کردی ک اگه ی درصد بفهمه اونوخ چی به روزش میاد؟
چرا سر نامزدت اصن احساسات یه نفر دیکه رو ب بازی میگیری🥲
بنظرم انجام نده این کار عاقبت خوبی نداره ممکنه حتی ب این کارا عادت کنی و با هر مشکلاتی بری سمت خیانت و هرروز این خیانته بزرگ تر و بزرگ تر بشه
