سه هفته دیگ نی نی رو میبینم انشاالله ، استرس دارم برا افسردگی زایمان شنیدم از بی خوابی مادر شروع میشه ،اینم شنیدم که میگن فاز قوی بودن نباید گرفت و از اطرافیان تا جایی امکان داره کمک گرفت مخصوصا دوسه ماه اول ، من شهر دور زندگی میکنم حتی مهمون خاصی هم نمیاد برام بچم رو بخوان ببینن، مامانم هست که از ۳۴ هفته اومده پیشم ولی یک اخلاقا داره باهام نمیسازه گوش ب حرفام نمیده میگم اینجوری نمیذارم کار دلش بکنه قهر میکنه ، بعد زایمانم ته ته کمک کنه بهم بمونه پیشم دو سه هفته مگر باش
حالا موندم فشار کار بچه داری نگهداری نوزاد چطوریه ، بعد اون میتونم تنها جمع کنم که خودم هم نابود نشم با افسردگی ، شوهرم کمکم میکنه حتی برا کار خونه کارگر میاد دست به چیزی نمیزنم فقط انگار من وظیفه بچه داری به گردنم دارم ، بنظرتون از پسش برمیام؟🙁
ببین اصلا ب چیزای منفی فکر نکن.اصلا.
هیچ کس نمیتونه بگه وااای همه مادرا شب بیداری دارن و فلان.
سخت هست.بالاخره مادر شدی و مسئولیت یه امسان بیگناه با شماست.پس اول باید ذهن و اعصابت اروم باشه.. ارامش شما تاثیر بسیار زیادی رو نوزاد شما داره.
من ۵ روز دیگ زایمانمه و یه پسر ۳ ساله دارم.
خودم دست تنها بودم.نه کمکی داشتم نه همسرم کمک چندانی میکنه. ولیوقتی عاشق بچهات باشی تموم سختیا اسون میشه.
ب این فکر کن ک یه خونواده خوشبخت هستین.حمایت همسرت رو داری کلی تو روحیه ت اثر مثبت میزاره
من بعد زایمان یه نوع ترس شدید گرفتم که بی دلیل گریه میکردم
بچم اگه خواب هم بیدار میشد گریه میکردم خدارو شکر شوهرمو خانوادم کمکم کردن حالمخوب شد دو ماهه
یعنی فرض کن بچم بار اول که ببخشید استفراغ کرد من نشستم ایقدر گریه کردم که چشمام باز نمیشد شوهرم تمیزش کرد لباسش عوض کرد خوابوندش همش گریه میکردم اگه من تو حیاط بودم و این اتفاق می افتاد چی
استفراغ برمیگشت بچم خفه میشد🥲🥲دور از جونش انشاءالله بلاهاش برا من
ترس واهی داشتم
البته بارداریم هم بی تاثیر نبود تاپیک زدم درموردش خیلی اذیت شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
