من خیلی خیلی روابط عمومیم ضعیفه اصلا کوچیکم قدم کوتاهه نمیتونم درست صحبت کنم مطمئنم ازدواج کنم منو دعوت کنن پاگشا نه تنها نمیتونم سلام بدم بلکه اون قدر سرخ و سفید میشم که همونجا سکته میکنم اصلا خیلی کمروام یا فامیل شوهر از این ادایی باشند بهم تیکه بندازن و ازمن بدشون بیاد که چرا پسرشون منو گرفته کلی حرف بارم کنن پشت سرم حرف بزنن یا بگن من زشتم چه میدونم قدم کوتاهه من اصلا طاقت ندارم آنقدر تو ذهنم فکر کنم بمیرم یا اصلا روم نمیشه تو چشای بابام نگاه کنم شوهر کنم من اصلا نمیتونم ازدواج کنم واسه این کار ساخته نشدم
به حق این ساعت کاش اصلا هیچ وقت ازدواج قسمت من نشه من همین که یه کار دولتی داشته باشم که بدونم بیرونم نمیکنن وبیمه دارم روز مریضی میتونم برم دکتر و خسته بشم بیام بخوابم کافیه