انقدر تعریف کردی آدم دلش اینجور مادر شوهری میخواد😂
یه چیزی بپرسم؟مادرشوهرت نماز میخونه؟منظورم اول وقت؟
چه خوب کاش من همچین جایی داشتم برم
یه نکته هم هست که مادرا و مادرشوهرا بالاخره تجربه شون از ما بیشتره و اینکه ما مثل اونا تو خانه داری و آشپزی مهارت نداریم طبیعیه و با گذر زمان باید به این مهارت و پختگی برسیم
اونا یه شوهر خوب دادن
منم هیچوقت خونم اون چیزی که میخواستم نشد...اصلا انگار وقتم برکت نداره...هرچی میدوئم نمیرسم....چشم میذارم رو هم شب شده
چرا اینقدر به خودت ایراد میگیری؟
من خودم از صبح بلند میشم نظافت انجام میدم و غروب باز نامرتبه اما خونمو دوست دارم خودمو آزار نمیدم بچه کوچیک دارم مشق داره بچم مسلما نمیتونم همه جا رو مرتب کنم هر روز به یه جا رسیدگی میکنم ترجیح میدم از رشد کردن بچم از جوونه دادن گلام از خوشمزه شدن غذام از چیدن میوه هایی که شوهرم میاره تو یخچال از فیلم دیدن بعد شام از این لذتای کوچیک خودمو محروم نکنم ...خونه ای که خانومش آرامش داشته باشه ارامش داره نه خونه ای که صرفا تمیز باشه...
خونه مادرشوهر من جنگله
خدا حفظش کنه
مادرشوهرمن برعکسه همه جا بهم ریخته وکثیف ونامنظم غذاهای درهم وگاهی بی مزه امااااا انقدر خوش اخلاق ورفتاره انقدر باهم کیف میکنیم که حس خوبی تو خونش دارم
نمیشه یه چیز درونیه یه چیزیه که یاد گرفته درونیه براش خیلی چیزا
اون روز همه کاراشو کرده بود نشسته بود پارگی آبکش پلاستیکی خونه باغمون رو با حوصله می دوخت
عین یه جراح با دقت
من اصلا فکرشم نمی کردم بشه اونو دوخت
حتی نفهمیدم پارست
فوقشم می فهمیدم می انداختم دور
اما اون یه جوری با دقت و حوصله برای آبکش وقت میزاشت انگار جون داره
انگار که اگه بندازیمش دور غصه می خوره
داشت خویش می کرد
چه جالب که خیلی هاتون حس منو دارید
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
