بچه ها من دو سالی هست عقدم و قرار عید بریم سر خونه زندگیمون
شوهرم خیلی بهم فشار میاره سرع رابطه
امشب گفت بیام خونتون باهم باشیم
منم دخترم هر حرکتی نمیتونم انجام بدم
ی درخواستی داشت وسط ... انجام
منم گفتم بسه اه ده بار حرف زدیم
راجبش و زود تموم کن
چون اتاق منو و مامان بابام بهم چسبیده
گفتم تند نفس نکش اه
اونم وسیله ی جلو گیری پرت کرد وسط اتاق
نصف شبی رفت خونشون حالم خیلی بده
آدم با زنای هرزه هم همچین رفتاری نداره
از هر چی رابطه اس حالم بهم میخوره و ار چشمم افتاد
بهش پیام دادم گمشو دیپ هیچ وقت پاتو نزار خونمون