عموی کامیار میخواس لوش بده
عموش کامیار و سیاوش و دعوت کرد یه ساختمون اوا ام تو راه قبل اینکه سیاوش برسه زنگ زد گفت نمیخوام از زبون کسی دیگه بشنوی.
بعدشم که سیاوش جریان رو فهمید حمله کرد سمت کامیار
کامیار هم سیاوش رو زد بعدش فیلم تموم کرد
آزاد هم عرشیا رو کشت تو حموم خونش خفش کرد و لب تابش و برداشت
کامیار هم مهرانو از بالای ساختمون پرت کرد پایین