2777
2789
عنوان

لعنت ب زبون درازم

122 بازدید | 15 پست

برادر شوهرم فکرکنم ناراحت شد آخه اون لحظه عصبی بودم نتونستم ساکت شم

ظرف بیست نفر و شستم تا اومدم بشینم گفت پس چایی چی شد منم گفتم من الان نشستم چایی رو یکی دیگه بریزه گفت مگه چیکار کردی کاری ندارم ظرف شستن گفتم پس چرا تو نشستی اکه کاری نداشت به جای دستت درد نکنه این حرفو میزنی سریع پاشد رفت گرفت خوابید دیگه بیرون نیومد

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حرف های خوبی نزده اما به حساب خودش داشته شوخی میکرده ، یه خورده باسیاست حرف بزنید ، شما بزرگی کنید

نه بابا ۵۰ سالشه چه شوخی ای داشت دستور میداد همیشه منو میچزونه این سری به شوهرم گفتم من جوابشو میدم ولی مادر شوهرم چشم غره رفت

نه بابا ۵۰ سالشه چه شوخی ای داشت دستور میداد همیشه منو میچزونه این سری به شوهرم گفتم من جوابشو میدم ...

اینکه گفتین رفت گرفت خوابید فکر کردم بچه هست ، ولی در کل رفتارش بچگانه هست

آقا هستم 

دلم خونه ازش پر حرف و فضول هر سری به بچم میگه خنگ وحشی بی ادب تا این سری به خودم گفتم عصبی شدم نتونس ...

دمت گرم

اصلا غصه نخور

کار خوبو تو کردی

والا بدم نگفتی


مثل من خر نیستی که جواب ندی و بعدش بیای چند ساعت بشینی حرص بخوری

اینکه گفتین رفت گرفت خوابید فکر کردم بچه هست ، ولی در کل رفتارش بچگانه هست

اه اه خیلی خدا نصیب گرگ بیابون نکنتش با احترام میگفت پامیشدم میریختم اینکه انگار نوکر گرفته پولشو میده دستور داد عصبی شدم نریختم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز