اعتقاد دارید
مامانم یه رفیق داره ک حدود ۵ سال بود از شهر ما رفته بود بعد امسال اومد پسر خودمون ساکن شد و از وقتی ک اومده رفت و آمی های زیاد شد و اینکه یه پسر هم داره خلاصه از وقتی ما با اینا رفت آمد کردیم ، بابا ی من ک آدم مظلوم و مهربون و گیر نده بوده به صورت عجیبی فوت کرد و اینکه شوهر رفیق مامانم اصلا خوب نیس معتاده بی عقل ، خلاصه دیشب خواهر همون دوست مامانم اومد خونه مون و یه پسر اون داره همش عکس پسره شو بهم نشون تا من یکاری انجام میدادم میگفتن تو مثل فلانی هس ، منظورم از فلانی پسرش بود بعد یبار دخترش گفت این دوتا رو بدین بهم ک من هنگ کردم و سریع بحث رو عوض کردم و یه جایی شنیدم میگن کلا دار دسته اینا اصلا خوب نیستن و اهل جادو جنبلن کلا اطراف همه جادوگرن میترسم مارو جادو بکنن یا من جادو بکن ک با پسرشون ازدواج بکنم و یا یه طلسم یه..ودی بگیرن ک به مامانم اتفاقی بیوفته ، چیکار از استرس روانی شدم جادو و طلسم واقعیه اگ واقعیه چیکار بکنم ک نتونه مارو طلسم یا جادو بکنه خانواده ام و خود حصار بشیم میترسم بابای مهربونمم طلسم کرده باشن بابام اصلا ازینا خوشش نمیومد بابام آدمی بود میگفت اصلا دخترام رو به هر کسی نمیدم و مثل یک کوه بود میترسم اینا بابام رو جادو کرده باشن ک یه مانع از سر راه شون برداشته بشه و نمیخام به مامانم داداشم خواهرم و خودم اتفاقی پیش بیاد بگین چیکار بکنم
اگ غلط املایی دیدید بخشید تند تند تایپ کرد
