2777
2789
عنوان

ازدواج و طلاق عجیب 😐🤣

924 بازدید | 75 پست

یه دختره بود تو کلاسمون

بنده خدا خیلی زشت بود و اینکه یکی از چشماش هم مشکل داشت یعنی هم پلکش مشکل داشت هم خود چشم کج بود

بعد این دختره یه خواهر دیگه از خودش کوچیک تر داشت در حد یکی دو سال ولی اون سالم بود و قیافه اشم معمولی و خوب

بعد برای این دختر زشته یه خواستگار مامان باباش جور میکنن

خواستگار هم چشم بسته میاد این دختر رو انتخاب میکنه و تصمیم بر ازدواجشون میشه

پدر مادر دختر میخوان که دختر اولی شون رو دستشون نمونه سریع قرار ازدواج میزارن و همه چی رو اوکی میکنه و در تمام مدت اون دختر کوچیکشون رو مخفی میکنن و کلا وجودش را از خاستگار و خانواده اش پنهان میکنن و میگن ما همین یه دختر رو داریم

چون میترسیدند دختر دومی رو بپسندند و اولی بمونه برا ترشی

بعد میرسه به روز عقد دختر اولی

دختر دومی هم قرار بود تو جشن نباشه

اما بی اجازه میره آرایشگاه و کلی میکاپ و... هم میکنه و خوشگل تر میشه

بعد که میاد تو عروسی و لو میره که اره این خواهر عروسه

دیگه اونموقع دیر شده بود و عقد انجام شده بود

داماد هم وختی این دختر دومی رو میبینه میفهمه که اره سرش کلاه رفته و..

به هفته نکشید رفت دختره رو طلاق داد

چرا؟چون گفت شما این خوشگله رو داشتین چرا ازم مخفی کردین و اینو بهم دادین😐🤣

چقد بیشعوری و بی فرهنگی همه جای متنت دیده میشه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

برو بابا

غلط کرد اینو پسندید وگرنه که دختر ریخته تو شهر

حالا حتما باید خواهر عروسو میگرفت

خیال بافیَت بد نیست...خیال کن که خواهی رفت،،،همین که رفتیو مُردَم ،،،تلاش کن که برگردی و در کمالِ خونسردی مرا به خاک بسپاری

وا

عجبا

اسفا


به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️https://www.ninisite.com/discussion/topic/7503866/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86?page=1

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز