2777
2789

میگه آجیل داریم دعوت کنیم بیان من گفتم آخه با این شکمم چجوری ببرم بیارم میگه خودشون میان میارن و تمیز میکنن چون شرایطتو میدونن گفتم نه خونه رو تازه تمیز کردم چون ماه بعد شاید زایمانم باشه میگه خب ما بریم میگم یک ساعت و نیم راهه اذیت میشم میگه پش میمونیم خونه.میدونم دیگه اینطوری گفت تا یوقت نریم خونه مامانم اینا.منم از خدامه که همون تنها باشم حوصله ندارم.پارسالم خانواده اونا اومدن خونه ما.مگه نمیرن خونه بزرگترا؟!

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

باید برید خونه بزرگترا و اینک تو باید بگی باید بهم یلدایی بدی اولین سال ک حامله ایی . دست پیش و گرفته ک پس نیفته یکی بزن دهنش از طرف من اه اعصابم خوردشد😐

بعضیاتون خیلی باحالید مرسی ک هستید✅🌱

باید برید خونه بزرگترا و اینک تو باید بگی باید بهم یلدایی بدی اولین سال ک حامله ایی . دست پیش و گرفت ...

همون دیگه.پارسالم مامانش اینا زنگ زدن ما میآییم.شانسه منه والا.امسالم که استراحتم سرکار دکتر گفته نرو اینجوری میگه به من.هدیه کجا بود بابا کوفتم نمیده میدونم

خونه هیشکی نرو هیشکی هم نیاد خونت

اولا ک رسمه خونه بزرگتر میرن

حالا یا جوری تنظیم کنین ب هر دو خونه برسید

یا ی سال یکی سال بعد دومی

شوهرت داره پدر میشه خودش

بگو دلت میاد دختر یا پسرت هر سال خونش مهمونی باشه تو رو دعوتت نکنه یا هر سال بره خونه قوم زن یا شوهرش ادم حسابت نکنه دنیا حساب کتاب داره یا تعادل برقرار کن یا سنگین بمون تو خونه خودت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792