ما تقریبا زندگی نرمال و رو روالی داریم با همه دردسرا و خوبی و بدی هاش
ارتباطم با شوهرمم خوبه
امسال پسرم رفت مدرسه پیش دبستان شد یکی از باهوش ترین بچه های کلاسشون هر روز مربیش تو جمع ازش تعریف میکرد و مامانا همیشه بمن میگفتن خوشبحالت حالا قضیش مفصله میخوام خلاصه بگم
چند تا از فامیلامون نزدیکمون هستن که هیچ کدوم زندگیاشون خوب نیست بخصوص خانوماشون... همیشم بمن میگفتن ک تو خوبی و... ولی از سال قبل خیلی بیشتر زوم کردن
تا ی عروسی دعوت شدیم شدیم نقل مجالس و دورهمی های فامیل که اینا وضعشون خوبه و... چندین بار شنیدم ک بقیه گفتن فلان جا حرف شما بود
حالا حدود دو هفته س هر روز یچیزی از خونمون میشکست لیوان و بشقاب و اینه و... بعدشم سوختن یخچال و ماشین لباسشویی و یبارم نزدیک بود ابگرمکن بترکه
دوبار نزدیک بود ماشین بزنه به پسرم
شوهرم یهو کارش افت کرد و افتاده تو بدهی و کارش تقریبا خوابیده
من کل صورتم بهم ریخته یبار جوش میزنم یبار کهیر یبار پوسته پوسته و...
دیروزم پسرم خورد زمین و فکر کتم بینیش شکسته عصر باید ببرمش دکتر
حالا ماهم صدقه میدیم هم خیلی کمک حال بقیه ایم
شوهرم شدیدا افتاده تو فکر میگه چشم خوردیم😐اینا همه نشونست باید دنبال راه حل باشیم
نمیدونم این موارد عادیه؟ چون ما قبلنم مشکل داشتیم نه در این سطح😂اونمتو دوسه ماه
فکر میکنید حق با شوهرمه؟