شوهرم بدون اینکه ب من بگه برا مادرش

بنظر من کمک کردن به مادر پدر کار خوب که هیچ کاملا واجبه ... چون بالاخره پدر و مادرن

ولی اطلاع دادن به همسر مهمه

دقیفا عزیزم همشون یجوری؟شدن

یعنی کامنتارو میخونم مغزم سوت میکشه همه شدن مدافع خوبی و نیکی به پدر و مادرشوهر اکثرا هم متاسفانه زنن

حالا این تاپیکایی که هر روز با مادرشوهرشون میجنگن و سر هیچ و پوچ دارن دعوا را میندازنم همش کار اسرائی...له

جمع کنید بابا خودتونو آفتاب پرستا یجوری حرف میزنن انگار خیلی دلشون پاک و اخلاقشون اوکیه چرا باید یه مرد بدون مشورت و اجازه همسرش همچین کاری بکنه؟؟ چرا پس زن باید برای نفس کشیدنشم از شوهر اجازه بگیره؟؟؟

دقیقا

والا روانی شدم از دستشون

انگار بچه شوهر منن

باباش یه بار میگفت کاش حقوق بچه هامو میریختن حساب خودم من بهشون سهم خودشونو میدادم😐😐😐

خیلی وقیحن

وااا داره میگه خودمون نداریم لنگ یه قرون دو قرونیم

شکم زن و بچه اش مهمه یا ماشن ظرفشویی ننه اش

حالا مادرش میمیره ظرفاشوبا دست بشوره؟؟

شما یا مادر شوهر خیلی پررو و متوقعی هستین یا خواهرشوهر پرو

نمیدونم فاز اون کاربری ک گفته حسود نباشید چیه!!! بخدا اگه تو موقعیت شما قرار میگرفت کُفری میشد!!!

اخه چه ربطی ب حسادت داره! وقتی یه مرد زن میگیره و یه زندگی تشکیل میده باید فقط ب فکر مسئولیت های زندگی خودش باشه

فقط میدونم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامه

زن و بچه اگه راضی نباشن و پدرو مادر طرفم باشه خیر نمی بینن

بعد صب یه عده تو تاپیکا خودشونو خفه کردن تیکه تیکه کردن که نه داماد پورو نمیشه باید پدر زن خرجیشو بده

بیا الان اینجا ی نمونه اش خانواده زن هوای دامادو داشتن ایا قدر دونست یه کادو ب مادر زن بده

نه عزیزم.اون پول مال تو هم هست.مگه کلفتی که توی زندگی فقط بشور و بساب و بچه داری بهت مربوط باشه و پول شوهرت به خودش؟

من جای تو باشم با شوهرم قهر میکنم،به مادرش اینا هم یه تیکه سنگین میندازم،که ما توی بدبختی خودمون موندیم،بعد بزرگترا به جای اینکا باری از روی دوش ما بردارن خودشون شدن اضافه بار روی دوش ما،بعده اینهمه سال هنوز پسرشون باید از شکم زن و بچش بزنه بیوفته توی قرض برای مادر پدرش لباسشویی و ظرفشویی بخره.بگو من هیچوقت حلال نمیکنم،خود دانید

همینکه به مادر خودتون میکید مامان

به مادر شوهرتون میگید ننه ش

مشخصه همه چی

هر چیزی لیاقت میخواد لیاقت خیلی هاتون همین وضع و بدتره بسکه بخیل و حسود و ناجور هستید

من خودم مادرشوهر دارم زن خوبیه ولی منم ادم خوبی هستم مادرش دختر نداره شوهرم هزارتا کار براش میکنه من چیزی نمیگم چون اونم ادمه قرار نبود وقتی با من ازدواج کرد یک شبه بی پدر و مادر بشه و فقط منو بشناسه

مادرشوهرم از گل نازکتر بهم نمیگه با اینکه تا بحال من حتی یک ظرف خونش نشستم مثلا

یکم رو افکارتون کار کنید بخل و حسد به خودتون برمیگرده در نهایت

اونا مجردن ولشون کن

پول خودش تو زندگی مشترک حرف درستی نیست من عقدم بردار ناتنی همسرم فوت کرد چند وقت پیش خرج کل مراسم همسر من و بردار تنی خودش دادن همسرم گفت فلانی یعنی خواهر شون گفته همه رو پس میدم و...بعد یهو اگه یه درصد نداد تو حلال کن منم گفتم پول خودت بوده من چرا حلال کنم گفت پول خودت بوده چیه زندگی مشترکه هرچی هست واسه جفت مونه حداقل همسرت باید ازت نظر میخواست یا بهت میگفت

پسر بچه اس

اصن حالیش نیس زندگی مشترک

من که ترجیح میدم هیچ چیزی از مسائل خانوادش رو برام نگه،به من چه ربطی داره؟؟همونطور که من به اونا ربطی ندارم و کاری به کارم ندارن منم کاری بهشون ندارم و آدمای بی ربطین برام