نه کمک میده تو خونه نه ماشین مشترک که مال بابامه رو میده تو دعوا خیلی زبونش تیزه خیلی خسیسه برای تو خونه ولی خودش وسیله ها منو برمیدارع و موقع مریضی هیچ کس تو خونه کمک نمیده و به شدت حسود وقتی دوستاش پیشرفت میکنن تو خونه خالش بد میشه
از همه بدتر مامانم پشتشه حدود ۳۴ سالشه مامانم با کمردرد شدید براش غذای رژیمی درست میکنع و میگه گناه داره وقت نداره
ولی به شدت ظاهر گول زنک و مهربون داره بیرون و به شدت ادعای دین و ایمانش میشع
خستم کرده الان یک ساله باهاش قهرم ولی میبینم مثل زالو داره خون مامان بابامو میمکه ازشون کار میکشه و اموالشون گرفته