پدرم پنج شنبه شب رفت دستشویی باهامون حرف زد
جمعه ظهر رفتم پیشش دیدم دندون هاش رو بهم میکوبه داره هذیون میگه انگار روحش داره تو یه رویا زندگی میکنه مثلا میگفت حسن این فقط تلوزیون نیست این غذاست
بعد هی دست هاش رو دایره وار تکون میداد اول فکر کردیم داره نقش بازی میکنه
چند ساعت گذشت بازم تو اون حال بود مامان براش سیگار روشن کرد دید نمیتونه بکشه هیچی نمیتونه بخوره تو خودش جیش کرده نمیتونه بشینه
زنگ زدیم امبولاس گفت اسمت چیه اول درست گفت بعد گفت اسمم اشرفه ۱۵ سالمه
ازمایش سی تی اسکن سونوگرافی نوار قلب همچی نرماله ولی امروز یکشنبه اس و پدرم هنوز تو اون حالته و بیمارستانه
حتی بهش سرم وصل میکنن سرم رو درمیاره حتی نمیشه بهش سوند وصل کرد پوشکش میکنم
کسی چنین بیماری رو دیده؟