من خیلی احساساتیم خیلی.... جوری که تو سن بالا حدود ۶ سال پای کسی وایسادم که میگفت من دنبال ازدواج نیستم میدونستم موقعیت ازدواج و بچه داریم داره از دست میره اما یجکری توی جبر و موقعیت و اتفاقات مختلف در عرض دو سه هفته با کس دیگه نامزد کرد تا چند ماه هم خودمو و اذیت کردم هم اونو همیشه منتطر بودم بهم بخوره تا برگردم به قبلی اما الان بعد حدود یکسال از نانمزدی و سه ماه ازدواج واقعا دوسش دارم و خوشحال و راضیم.... اگر با خودم بود قلبم ولی خوشحالم که از اختیارات من خارج شد و از اون برزخ ۶ ساله اومدم بیرون چون با خودم و عقلم بود هیچوقت اتفاق نمی افتاد