دست خودم نیس اصلا وقتی حرف میزنه یاد بی محبتیاش میفتم یاد تحقیرایی که از بچگی شدم توسطش میفتم یاد فرق گذاشتن بین بچهاش که به هرکدوم چند برابر من پول داد اما یبار هیچ جا نگفت اما دو قرون به من داد که همون خرج خودش چند برابر کردم همه جا ابروم برد که این پسر زندگیم برد یه روز سکته کرد فکرکرد داره میمیره گفت پسر کوچیکم بیارین حلالم کنه من در حق اون خیلی بد کردم وقتی دوباره سرپا شد روز ازنو روزی از نو
منم
ببخشش تا خودت آروم شی
به روزی میاد که خدای نکرده نیست و دلت برای همین صدا تنگ میشه
کاری نمیتونی بکنی
فقط باید خودتو مشغول کنیو نادیده بگیری
آدما دم مرگ مهربون میشن چون از ترس مجازات دنبال حلالیت میفتن . نبخشید
چون طرف از بدی کردنش پشیمون نیست ، از ترسشونه
کاش پدرمادر هم خریدنی بود میرفتی از تو ویترین مهربونش رو انتخاب میکردی میخریدی میاوردی خونه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
