از وقتی که رفتی دل پره درده
بی تو این زندگی ساکت و سرده
تک و تنهای میخونه نشینم
غصه و غم نشسته در کمینم
هنوز به عشقت زنده ام
با اونکه من دل کنده ام
از هستی و از زندگی به خاطر تو
هنوز به عشقت زنده ام
با اونکه من دل کنده ام
از هستی و از زندگی به خاطر تو
منتظرم هنوزم خسته شب و روزم
در شعله های عشقت پروانه وار میسوزم
ترسی ندارم اما، هنوزم که هنوزم
میخوام که جونمو بدم
یه خار توی دستات نره
حتی یه ذره گرد و خاک
تو معبد چشمات نره
میخوام که هر جا که باشم
به خاطرت گریه کنم
تو لحظه های بی کسی
دنیای منی