تو تاپیک قبلیم گفتم ولی کسی جواب نداد من عزادارم و مادر بزرگم فوت شده و بچمم ده ماهشه تو این ده ماه فامیل های همسرم نیومدن دیدن بچم حالا مادر شوهرم دیشب میگه اره خاله ها میگن پس کی جشن دندونی میگیرین من گفتم ما عزاداریم جشن نمیگیریم همینجوری بیان خونمون مگه باید همش جشن باشه چه ربطی داره اینو گفتم فهمید خودش که من کوتاه نمیام ولی تو دلم مونده که چرا نکفتم فامیلاشون دیدن بچم نیومدن
سخت نگیر دنیا دو روزه
بیخیال میشم
و خوشحال هم میشم راستش😂
بیخیال هر کی دلش خواست میاد هر کی نخواست هم نمیاد
ما دیدنی نوزاد نداریم
نوزاده ، موزه که نیست مردم برن ببیننش
خاله و عموی همسر هم به نظرم نقش و ارتباطی تو زندگیمون ندارن که ناراحت بود و نبودشون بشیم
توقعاتشم اهمیتی نداره 💙💙💙
کینه ای باشی فقط خودتو اذیت میکنی، مردم تو خونه هاشون دارن زندگیشونو میکنن اصلا هم یاد تو نمیکنن تو توی خونه نشستی دائم فکر و خیال میکنی و حرص میخوری، کی ضرر میکنه؟؟
بعدشم مگه تو مونده ی اومدن و نیومدن اونایی؟؟؟!
دفعه ی بعد بگو
باید همون موقع که حرف از جشن دندونی زد میگفتی وا !خود بچه رو هنوز نیومدن ببینن بعد میخوان بیان دیدن دندونش؟!!
بعدم میگفتی من از عزا دربیام انشالله یه جشن کوچولو میگیرم و اونایی که برام ارزش قائل بودن رو دعوت میکنم
حالا که نگفتی ولش کن ولی اماده کن حرفاتو اگه دوباره اشاره کرد یا چیزی گفت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
